پاسخ مذهبی-قومی به درگیری های مسلحانه آفریقا

چکیده:

این مطالعه، پاسخ مذهبی-قومی به درگیری‌های مسلحانه آفریقا، با هدف بررسی علت و تأثیر اصلی درگیری‌های مسلحانه آفریقا، و نشان دادن اینکه چگونه می‌توان به مذهب و قومیت فرصت‌هایی داد تا نقطه ورود آرامی در ایجاد صلح با برخی از پایه‌های خوب داشته باشند. مکانیسم های مدیریت تعارض این مطالعه نشان داد که قاره آفریقا از درگیری‌های مسلحانه رنج می‌برد که زنان و کودکان آسیب‌پذیرترین آنها بوده‌اند. این درگیری‌ها از سازمان‌های مذهبی و قومی ناشی از اختلافات کلامی، نارضایتی‌های فرهنگی و سیاسی ناشی می‌شود که همگی از جمله راه‌حل‌های دیگر، پاسخ‌های دینی را می‌طلبند. از آنجا که مردم از دسترسی به عدالت محروم می شوند، صلح اولین قربانی می شود. در حالی که دوستان و همسایگان اگر دشمن نباشند، پناهنده دائمی می‌شوند، گروه‌های شبه‌نظامی زیر چتر مبارزان آزادی ظاهر می‌شوند و اگر کنترل نشوند، به احتمال زیاد به فعالیت‌های مجرمانه متوسل می‌شوند. این مطالعه همچنین نشان داد که عدم احترام به دین و انسانیت زندگی را برای ارتش و شهروندان در قاره آفریقا دشوار کرده است. این امر آفریقا را به یکی از مناطق جنگ زده جهان در طول تاریخ تبدیل کرده است که راه حل های قومی و مذهبی ارائه نشده است. جنایات علیه زنان و کودکان همچنان در حال افزایش است. خشونت جنسی در سطوح بالاتر تخمین زده می شود و برای التیام درد ناشی از ترومای جنگ و وضعیت پس از جنگ کم یا هیچ کاری انجام نشده است. این مطالعه نتیجه می‌گیرد که در نتیجه درگیری‌های مسلحانه، بی‌ثباتی سیاسی، بیماری‌ها، آوارگی داخلی، مهاجرت دسته جمعی و جابجایی پناهندگان خشونت را در این قاره بدتر از همیشه می‌کند. این مطالعه توصیه می‌کند که مقامات مذهبی، به‌ویژه رهبران مسیحی و اسلامی، و همچنین رهبران قومی یا سنتی باید دست به دست هم دهند تا به منظور کمک به مدیریت و کاهش درگیری‌های خشونت‌آمیز در آفریقا، گفتگو کنند.

مقاله کامل را بخوانید یا دانلود کنید:

سگوججا، بدرو حسن (2015). پاسخ مذهبی-قومی به درگیری های مسلحانه آفریقا

مجله زندگی با هم، 2-3 (1)، صص 141-157، 2015، ISSN: 2373-6615 (چاپ); 2373-6631 (آنلاین).

@Article{Segujja2015
عنوان = {پاسخ مذهبی-قومی به درگیری های مسلحانه آفریقا}
نویسنده = {بدرو حسن سگوججا}
آدرس = {https://icermediation.org/african-armed-conflicts/}
ISSN = {2373-6615 (چاپ); 2373-6631 (آنلاین)}
سال = {2015}
تاریخ = {2015-12-18}
IssueTitle = {حل تعارض مبتنی بر ایمان: کاوش در ارزش‌های مشترک در سنت‌های دینی ابراهیمی}
مجله = {Journal of Living Together}
حجم = {2-3}
شماره = {1}
صفحات = {141-157}
ناشر = {مرکز بین المللی میانجیگری قومی-مذهبی}
آدرس = {Mount Vernon, New York}
نسخه = {2016}.

اشتراک گذاری

مقالات مرتبط

ادیان در ایگبولند: تنوع، ارتباط و تعلق

دین یکی از پدیده های اجتماعی-اقتصادی است که تأثیرات غیرقابل انکاری بر بشریت در هر جای دنیا دارد. به همان اندازه که مقدس به نظر می رسد، دین نه تنها برای درک وجود هر جمعیت بومی مهم است، بلکه در زمینه های بین قومی و توسعه ای نیز مرتبط است. شواهد تاریخی و قوم‌نگاری درباره مظاهر و نام‌گذاری‌های مختلف پدیده دین فراوان است. ملت ایگبو در جنوب نیجریه، در دو سوی رودخانه نیجر، یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های فرهنگی کارآفرین سیاه‌پوست در آفریقا است، با شور مذهبی بی‌گمان که بر توسعه پایدار و تعاملات بین قومیتی در مرزهای سنتی آن دلالت دارد. اما چشم انداز مذهبی ایگبولند دائما در حال تغییر است. تا سال 1840، دین(های) غالب ایگبو بومی یا سنتی بود. کمتر از دو دهه بعد، زمانی که فعالیت مبلغان مسیحی در این منطقه آغاز شد، نیروی جدیدی آزاد شد که در نهایت منظره مذهبی بومی منطقه را دوباره پیکربندی کرد. مسیحیت رشد کرد تا سلطه این دومی را کوچک کند. قبل از صدمین سالگرد مسیحیت در ایگبولند، اسلام و دیگر مذاهب کمتر سلطه گر برای رقابت با ادیان بومی ایگبو و مسیحیت به وجود آمدند. این مقاله تنوع مذهبی و ارتباط عملکردی آن با توسعه هماهنگ در ایگبولند را دنبال می‌کند. داده های خود را از آثار منتشر شده، مصاحبه ها و مصنوعات می گیرد. این استدلال می‌کند که با ظهور مذاهب جدید، چشم‌انداز مذهبی ایگبو به تنوع و/یا سازگاری، یا برای فراگیری یا انحصار در میان ادیان موجود و در حال ظهور، برای بقای ایگبو ادامه خواهد داد.

اشتراک گذاری

ایجاد جوامع تاب‌آور: مکانیسم‌های پاسخگویی متمرکز بر کودک برای جامعه ایزدی پس از نسل‌کشی (2014)

این مطالعه بر دو راه متمرکز است که از طریق آنها می توان مکانیسم های پاسخگویی را در جامعه ایزدی پس از نسل کشی دنبال کرد: قضایی و غیر قضایی. عدالت انتقالی یک فرصت منحصر به فرد پس از بحران برای حمایت از انتقال یک جامعه و تقویت حس انعطاف پذیری و امید از طریق یک حمایت استراتژیک و چند بعدی است. در این نوع فرآیندها رویکرد "یک اندازه متناسب با همه" وجود ندارد، و این مقاله چندین فاکتور اساسی را در ایجاد زمینه‌ای برای رویکردی مؤثر نه تنها برای حفظ اعضای دولت اسلامی عراق و شام (داعش) در نظر می‌گیرد. پاسخگوی جنایات خود علیه بشریت هستند، اما برای توانمندسازی اعضای ایزدی، به ویژه کودکان، برای بازیابی احساس استقلال و امنیت. در انجام این کار، محققان استانداردهای بین المللی تعهدات حقوق بشری کودکان را ارائه می کنند و مشخص می کنند که در زمینه عراق و کردستان مرتبط است. سپس، با تجزیه و تحلیل درس‌های آموخته‌شده از مطالعات موردی سناریوهای مشابه در سیرالئون و لیبریا، این مطالعه مکانیسم‌های پاسخگویی میان رشته‌ای را توصیه می‌کند که حول تشویق مشارکت و حمایت از کودکان در بافت یزدی متمرکز شده‌اند. راه های خاصی که از طریق آنها کودکان می توانند و باید در آن شرکت کنند فراهم شده است. مصاحبه‌ها در کردستان عراق با هفت کودک بازمانده از اسارت داعش باعث شد تا حساب‌های دست اول از شکاف‌های فعلی در رسیدگی به نیازهای آنها پس از اسارت مطلع شود و منجر به ایجاد پروفایل‌های شبه‌نظامی داعش شد که متهمان ادعایی را به نقض خاص قوانین بین‌المللی مرتبط می‌کرد. این توصیفات بینش منحصر به فردی از تجربه بازمانده جوان ایزدی به دست می دهد، و هنگامی که در زمینه های مذهبی، اجتماعی و منطقه ای گسترده تر تجزیه و تحلیل شود، در گام های بعدی کل نگر وضوح ارائه می دهد. محققان امیدوارند که احساس فوریت را در ایجاد مکانیسم‌های عدالت انتقالی مؤثر برای جامعه ایزدی منتقل کنند و از بازیگران خاص و همچنین جامعه بین‌المللی بخواهند تا از صلاحیت جهانی استفاده کنند و تشکیل کمیسیون حقیقت و آشتی (TRC) را به عنوان یک کمیسیون ترویج دهند. روشی غیر تنبیهی که از طریق آن تجارب ایزدی ها را گرامی بدارید، همگی در عین احترام به تجربه کودک.

اشتراک گذاری

گرویدن به اسلام و ناسیونالیسم قومی در مالزی

این مقاله بخشی از یک پروژه تحقیقاتی بزرگتر است که بر ظهور ناسیونالیسم قومی مالایی و برتری در مالزی تمرکز دارد. در حالی که ظهور ناسیونالیسم قومی مالایی را می توان به عوامل مختلفی نسبت داد، این مقاله به طور خاص بر قانون تغییر مذهب اسلامی در مالزی و اینکه آیا این احساس برتری قومی مالایی را تقویت کرده است یا خیر، تمرکز دارد. مالزی کشوری چند قومیتی و مذهبی است که در سال 1957 استقلال خود را از بریتانیا به دست آورد. مالایی ها به عنوان بزرگترین گروه قومی همواره دین اسلام را بخشی از هویت خود می دانند که آنها را از سایر اقوام که در دوران استعمار بریتانیا به کشور آورده شده اند جدا می کند. در حالی که اسلام دین رسمی است، قانون اساسی به سایر ادیان اجازه می دهد تا توسط مالزیایی های غیرمالایی، یعنی چینی ها و هندی ها، به صورت مسالمت آمیز انجام شوند. با این حال، قانون اسلامی که بر ازدواج مسلمانان در مالزی حاکم است، مقرر کرده است که غیر مسلمانان در صورت تمایل به ازدواج با مسلمانان باید به اسلام گرویدند. در این مقاله، من استدلال می کنم که قانون تغییر اسلام به عنوان ابزاری برای تقویت احساسات ملی گرایی قومی مالایی در مالزی استفاده شده است. داده های اولیه بر اساس مصاحبه با مسلمانان مالایی که با غیرمالایی ها ازدواج کرده اند جمع آوری شد. نتایج نشان داده است که اکثر مصاحبه شوندگان مالایی، گرویدن به اسلام را آن گونه که دین اسلام و قوانین ایالتی لازم است، ضروری می دانند. علاوه بر این، آنها همچنین دلیلی برای مخالفت غیرمالایی‌ها با گرویدن به اسلام نمی‌بینند، زیرا پس از ازدواج، فرزندان به طور خودکار طبق قانون اساسی، که دارای موقعیت و امتیازات نیز می‌باشد، مالایی محسوب می‌شوند. دیدگاه‌های غیرمالایی‌هایی که به اسلام گرویده‌اند بر اساس مصاحبه‌های ثانویه است که توسط دانشمندان دیگر انجام شده است. از آنجایی که مسلمان بودن با مالایی بودن همراه است، بسیاری از غیرمالایی‌هایی که تغییر مذهب داده‌اند احساس هویت مذهبی و قومیتی خود را از دست داده‌اند و برای پذیرش فرهنگ قومیتی مالایی احساس فشار می‌کنند. در حالی که تغییر قانون تبدیل ممکن است دشوار باشد، گفتگوهای باز بین ادیان در مدارس و بخش های دولتی ممکن است اولین گام برای مقابله با این مشکل باشد.

اشتراک گذاری