درگیری بیافرا

اهداف یادگیری

  • چه: درگیری بیافرا را کشف کنید.
  • که: طرف های اصلی این درگیری را بشناسید.
  • جایی که: مکان های سرزمینی درگیر را درک کنید.
  • چرا: مسائل موجود در این درگیری را رمزگشایی کنید.
  • چه زمانی: پیشینه تاریخی این درگیری را درک کنید.
  • چگونه: فرآیندهای تضاد، پویایی و محرک ها را درک کنید.
  • کدام: کشف کنید که کدام ایده برای حل تعارض بیافرا مناسب است.

درگیری بیافرا را کشف کنید

تصاویر زیر روایتی تصویری از درگیری بیافرا و آشوب مداوم برای استقلال بیافرا ارائه می دهد.  

طرف های اصلی درگیری را بشناسید

  • دولت بریتانیا
  • جمهوری فدرال نیجریه
  • مردم بومی بیافرا (IPOB) و فرزندان آنها که در جنگ بین نیجریه و بیافرا از (1967-1970) مصرف نشده بودند.

مردم بومی بیافرا (IPOB)

بقایای مردم بومی بیافرا (IPOB) و نوادگان آنها که در جنگ بین نیجریه و بیافرا از (1967-1970) مصرف نشده بودند، دارای جناح های زیادی هستند:

  • Ohaneze Ndi Igbo
  • رهبران فکری ایگبو
  • فدراسیون صهیونیستی بیافران (BZF)
  • جنبش برای فعلیت بخشیدن به دولت مستقل بیافرا (MASSOB)
  • رادیو بیافرا
  • شورای عالی بزرگان مردم بومی بیافرا (SCE)
قلمرو بیافرا مقیاس شده است

مسائل موجود در این تضاد را رمزگشایی کنید

استدلال های بیافران

  • بیافرا قبل از ورود بریتانیایی ها به آفریقا یک کشور خودمختار بود
  • ادغام 1914 که شمال و جنوب را متحد کرد و کشور جدیدی به نام نیجریه را ایجاد کرد غیرقانونی است زیرا بدون رضایت آنها تصمیم گرفته شد (ادغام اجباری بود)
  • و مدت 100 ساله آزمایش ادغام در سال 2014 منقضی شد که به طور خودکار اتحادیه را منحل کرد.
  • به حاشیه راندن اقتصادی و سیاسی در نیجریه
  • فقدان پروژه های عمرانی در بیافرالند
  • مشکلات امنیتی: کشتار بیافران ها در شمال نیجریه
  • ترس از انقراض کامل

استدلال های دولت نیجریه

  • تمام مناطق دیگر که بخشی از نیجریه را تشکیل می دهند نیز قبل از ورود بریتانیا به عنوان کشورهای خودمختار وجود داشتند
  • سایر مناطق نیز مجبور به عضویت در اتحادیه شدند، با این حال، بنیانگذاران نیجریه به اتفاق آرا موافقت کردند که پس از استقلال در سال 1960 به اتحادیه ادامه دهند.
  • در پایان 100 سال ادغام، دولت گذشته یک گفتگوی ملی تشکیل داد و همه گروه های قومی در نیجریه در مورد مسائل مربوط به اتحادیه، از جمله حفظ اتحادیه بحث و گفتگو کردند.
  • هرگونه قصد یا تلاش برای سرنگونی دولت فدرال یا ایالتی به عنوان خیانت یا جنایت خیانت آمیز تلقی می شود.

خواسته های بیافران ها

  • اکثریت بیافراها از جمله بقایای آنها که در جنگ 1967-1970 مصرف نشده بودند موافق هستند که بیافرا باید آزاد باشد. اما در حالی که برخی از بیافراسی ها خواهان آزادی در داخل نیجریه هستند، درست مانند یک کنفدراسیون که در بریتانیا انجام می شود، جایی که چهار کشور انگلستان، اسکاتلند، ایرلند و ولز کشورهای خودگردان در داخل بریتانیا هستند، یا در کانادا که منطقه کبک نیز در آن قرار دارد. خودگردان، دیگران خواهان آزادی کامل از نیجریه هستند» (Government of IPOB, 2014, p. 17).

در زیر خلاصه ای از خواسته های آنها آمده است:

  • اعلامیه حق تعیین سرنوشت آنها: استقلال کامل از نیجریه. یا
  • تعیین سرنوشت در نیجریه مانند یک کنفدراسیون که در نشست ابوری در سال 1967 توافق شد. یا
  • انحلال نیجریه در امتداد خطوط قومی به جای اجازه دادن به کشور برای تجزیه شدن در خونریزی. این امر ادغام سال 1914 را معکوس می کند تا همه به سرزمین اجدادی خود بازگردند، همانطور که قبل از ورود بریتانیایی ها بودند.

با پیشینه تاریخی این درگیری آشنا شوید

  • نقشه های باستانی آفریقا، به طور خاص نقشه 1662، سه پادشاهی در غرب آفریقا را نشان می دهد که از آنجا کشور جدیدی به نام نیجریه توسط اربابان استعماری ایجاد شد. این سه پادشاهی به شرح زیر بود:
  • پادشاهی زامفارا در شمال؛
  • پادشاهی بیافرا در شرق؛ و
  • پادشاهی بنین در غرب.
  • این سه پادشاهی بیش از 400 سال قبل از ایجاد نیجریه در سال 1914 در نقشه آفریقا وجود داشتند.
  • چهارمین پادشاهی معروف به امپراتوری اویو در نقشه باستانی آفریقا در سال 1662 وجود نداشت، اما همچنین پادشاهی بزرگی در غرب آفریقا بود (Government of IPOB, 2014, p. 2).
  • نقشه آفریقا که توسط پرتغالی ها از 1492 تا 1729 تهیه شده است، بیافرا را به عنوان یک قلمرو بزرگ با املای "Biafara"، "Biafar" و "Biafares" نشان می دهد که دارای مرزهایی با امپراتوری هایی مانند اتیوپی، سودان، بینی، کامرون، کنگو، گابن و دیگران.
  • در سال 1843 بود که نقشه آفریقا نشان داد که این کشور با املای "بیافرا" برخی از بخش‌هایی از کامرون امروزی را در محدوده خود از جمله شبه جزیره مورد مناقشه باکاسی دارد.
  • قلمرو اصلی بیافرا تنها به نیجریه شرقی کنونی محدود نمی شد.
  • طبق نقشه ها، مسافران پرتغالی از کلمه "Biafara" برای توصیف کل منطقه رودخانه نیجر پایین و به سمت شرق تا کوه کامرون و پایین تا قبایل ساحلی شرقی استفاده می کردند، بنابراین شامل بخش هایی از کامرون و گابن (دولت IPOB) می شود. ، 2014، ص 2).
1843 نقشه آفریقا با مقیاس

بیافرا – روابط بریتانیا

  • انگلیسی ها قبل از ایجاد نیجریه با بیافران ها مراودات دیپلماتیک داشتند. جان بیکرافت کنسول بریتانیا در خلیج بیافرا از 30 ژوئن 1849 تا 10 ژوئن 1854 با مقر خود در فرناندو پو در خلیج بیافرا بود.
  • شهر فرناندو پو اکنون در گینه استوایی بیوکو نامیده می شود.
  • از خلیج بیافرا بود که جان بیکرافت، مشتاق کنترل تجارت در بخش غربی و با حمایت مبلغان مسیحی در باداگری، لاگوس را بمباران کرد که در سال 1851 مستعمره بریتانیا شد و به طور رسمی به ملکه ویکتوریا، ملکه انگلیس در 1861، به افتخار او جزیره ویکتوریا لاگوس نامگذاری شد.
  • بنابراین، بریتانیا قبل از اینکه لاگوس را در سال 1861 ضمیمه کند، حضور خود را در بیافرالند تثبیت کرده بود (دولت IPOB، 2014).

بیافرا یک ملت مستقل بود

  • بیافرا یک موجودیت مستقل با قلمرو جغرافیایی خود بود که به وضوح در نقشه آفریقا قبل از آمدن اروپایی ها مانند کشورهای باستانی اتیوپی، مصر، سودان و غیره نشان داده شده بود.
  • ملت بیافرا دموکراسی های خودمختار را در میان قبایل خود اعمال می کرد، همانطور که امروزه در بین ایگبوها اعمال می شود.
  • در واقع، جمهوری بیافرا که در سال 1967 توسط ژنرال Odumegwu Ojukwu اعلام شد کشور جدیدی نبود، بلکه تلاشی برای بازگرداندن ملت باستانی Biafra بود که قبل از ایجاد نیجریه توسط بریتانیایی ها وجود داشت.» (Emekesri, 2012, p. 18-19). .

فرآیندها، پویایی ها و محرک های تضاد را درک کنید

  • عامل مهم در این تعارض قانون است. آیا حق تعیین سرنوشت بر اساس قانون اساسی قانونی است یا غیرقانونی؟
  • این قانون به مردم بومی این سرزمین اجازه می دهد تا هویت بومی خود را حفظ کنند، حتی اگر از طریق ادغام سال 1914، تابعیت کشور جدید خود را دریافت کنند.
  • اما آیا قانون برای مردم بومی سرزمین حق تعیین سرنوشت قائل است؟
  • به عنوان مثال، اسکاتلندی ها به دنبال اعمال حق تعیین سرنوشت خود و ایجاد اسکاتلند به عنوان یک کشور مستقل و مستقل از بریتانیای کبیر هستند. و کاتالان ها برای جدایی از اسپانیا برای ایجاد یک کاتالونیای مستقل به عنوان یک کشور مستقل فشار می آورند. به همین ترتیب، مردم بومی بیافرا به دنبال استفاده از حق تعیین سرنوشت خود و ایجاد مجدد، احیای ملت باستانی و اجدادی خود بیافرا به عنوان یک کشور مستقل و مستقل از نیجریه هستند (دولت IPOB، 2014).

آیا تحریک برای تعیین سرنوشت و استقلال قانونی است یا غیرقانونی؟

  • اما یک سوال مهم که باید به آن پاسخ داده شود این است: آیا تحریک برای تعیین سرنوشت و استقلال در چارچوب مقررات قانون اساسی فعلی جمهوری فدرال نیجریه قانونی است یا غیرقانونی؟
  • آیا می توان اقدامات جنبش طرفدار بیافرا را خیانت یا جنایات خیانت آمیز دانست؟

خیانت و جنایات خیانت آمیز

  • بخش های 37، 38 و 41 قانون جزا، قوانین فدراسیون نیجریه، خیانت و جنایات قابل خیانت را تعریف می کند.
  • خیانت: هر شخصی که علیه دولت نیجریه یا دولت یک منطقه (یا ایالت) به قصد ارعاب، سرنگونی یا تسلط بر رئیس جمهور یا فرماندار اقدام به جنگ کند یا با هر فردی در داخل یا خارج از نیجریه توطئه کند تا علیه نیجریه یا علیه نیجریه جنگ کند. یک منطقه، یا تحریک یک خارجی برای حمله به نیجریه یا منطقه ای با نیروی مسلح، خیانت کار است و در صورت محکومیت، مستوجب مجازات اعدام است.
  • جرایم خیانت آمیز: از سوی دیگر، هر شخصی که قصد برکناری رئیس جمهور یا فرماندار، یا تحمیل جنگ علیه نیجریه یا دولت، یا تحریک خارجی برای تهاجم مسلحانه به نیجریه یا ایالات متحده را داشته باشد و چنین قصدی را نشان دهد. با یک عمل آشکار مرتکب جنایت خیانت آمیز است و در صورت محکومیت به حبس ابد محکوم می شود.

صلح منفی و صلح مثبت

صلح منفی - بزرگان در بیافرالند:

  • برای هدایت و تسهیل روند دستیابی به استقلال از طریق ابزارهای غیرخشونت آمیز و قانونی، بزرگان در بیافرالند که شاهد جنگ داخلی 1967-1970 بودند، دولت قانون عرفی مردم بومی بیافرا را به ریاست شورای عالی ریش سفیدان (SCE) ایجاد کردند.
  • شورای عالی ریش سفیدان برای نشان دادن مخالفت خود با خشونت و جنگ علیه دولت نیجریه و عزم و اراده آنها برای عمل در چارچوب قوانین نیجریه، با سلب مسئولیت مورخ 12، آقای کانو و پیروانش را طرد کرد.th می 2014 بر اساس قوانین عرفی.
  • طبق قاعده عرفی، وقتی شخصی توسط بزرگان طرد می شود، نمی توان او را مجدداً در اجتماع پذیرفت، مگر اینکه توبه کند و برای دلجویی از بزرگان و سرزمین، مناسک عرفی را انجام دهد.
  • اگر او نتواند توبه کند و از بزرگان سرزمین دلجویی کند و بمیرد، طرد شدن فرزندانش ادامه می یابد (Government of IPOB, 2014, p. 5).

صلح مثبت - بیافران جوانان

  • در مقابل، برخی از جوانان بیافرا به رهبری ننامدی کانو، مدیر رادیو بیافرا، ادعا می‌کنند که با استفاده از همه ابزار برای عدالت می‌جنگند و اگر منجر به خشونت و جنگ شود، بدشان نمی‌آید. برای آنها صلح و عدالت صرفاً نبود خشونت یا جنگ نیست. عمدتاً تغییر وضع موجود تا سرنگونی نظام و سیاست های ظلم و ستم و بازگرداندن آزادی به مظلومان است. آنها مصمم هستند به هر وسیله ای به این امر دست یابند، حتی اگر از طریق استفاده از زور، خشونت و جنگ باشد.
  • این گروه برای تشدید تلاش‌های خود، میلیون‌ها نفر در داخل و خارج از کشور با استفاده از رسانه‌های اجتماعی بسیج شده‌اند.
  • راه اندازی رادیو و تلویزیون آنلاین؛ خانه‌های بیافرا، سفارت‌های بیافرا در خارج از کشور، دولت بیافرا چه در نیجریه و چه در تبعید، گذرنامه‌های بیافرا، پرچم‌ها، نمادها و اسناد بسیاری را ایجاد کردند. تهدید به واگذاری روغن های موجود در بیافرالند به یک شرکت خارجی. راه اندازی تیم ملی فوتبال بیافرا و سایر تیم های ورزشی از جمله مسابقات مسابقات بیافرا. ساخت و تولید سرود ملی بیافرا، موسیقی و غیره.
  • از تبلیغات و سخنان تنفرآمیز استفاده کرد. تظاهرات سازماندهی شده که گاه به خشونت تبدیل شده است - به ویژه تظاهرات مداومی که در اکتبر 2015 بلافاصله پس از دستگیری مدیر رادیو بیافرا و رهبر خودخوانده و فرمانده کل مردم بومی بیافرا (IPOB) آغاز شد. میلیون ها بیافران بیعت کامل می کنند.

کشف کنید که کدام ایده برای حل تعارض بیافرا مناسب است

  • بی ارزشی
  • حافظ صلح
  • صلح سازی
  • صلح سازی

بی ارزشی

  • irredentism چیست؟

بازسازی، بازپس گیری، یا اشغال مجدد کشور، قلمرو یا سرزمینی که قبلاً به یک قوم تعلق داشته است. اغلب مردم در بسیاری از کشورهای دیگر در نتیجه استعمار، مهاجرت اجباری یا غیراجباری و جنگ پراکنده می شوند. Irredentism به دنبال بازگرداندن حداقل برخی از آنها به سرزمین اجدادی خود است (نگاه کنید به Horowitz, 2000, p. 229, 281, 595).

  • بی هویتی از دو طریق قابل تحقق است:
  • با خشونت یا جنگ.
  • طی مراحل قانونی یا طی مراحل قانونی.

بی هویتی از طریق خشونت یا جنگ

شورای عالی سالمندان

  • جنگ نیجریه-بیافران در سال‌های 1967-1970 نمونه خوبی از جنگی است که برای آزادی ملی یک قوم انجام شد، حتی اگر بیافران‌ها مجبور شدند برای دفاع از خود بجنگند. از تجربه نیجریه-بیافرا مشخص است که جنگ یک باد بد است که هیچ خیری برای کسی ندارد.
  • تخمین زده می شود که بیش از 3 میلیون نفر در طول این جنگ جان خود را از دست دادند که تعداد قابل توجهی از کودکان و زنان در نتیجه ترکیبی از عوامل: کشتار مستقیم، محاصره بشردوستانه که منجر به بیماری مرگباری به نام کواشیورکور شد. «هم نیجریه در کل و هم بقایای بیافرا که در این جنگ مصرف نشدند هنوز از اثرات جنگ رنج می برند.
  • شورای عالی ریش سفیدان مردم بومی بیافرا با تجربه و جنگیدن در طول جنگ، ایدئولوژی و روش جنگ و خشونت در مبارزات استقلال بیافرا را نمی پذیرد (دولت IPOB، 2014، ص 15).

رادیو بیافرا

  • جنبش طرفدار بیافرا به رهبری رادیو بیافرا لندن و مدیر آن، ننامدی کانو، به احتمال زیاد به خشونت و جنگ متوسل می شوند زیرا این بخشی از لفاظی و ایدئولوژی آنها بوده است.
  • این گروه از طریق پخش آنلاین خود میلیون ها بیافرا و هواداران آنها را چه در نیجریه و چه در خارج از کشور بسیج کرده است و گزارش شده است که «آنها از بیافران ها در سراسر جهان خواسته اند تا میلیون ها دلار و پوند به آنها برای تهیه اسلحه و مهمات کمک کنند. به راه انداختن جنگ علیه نیجریه، به ویژه مسلمانان شمالی.
  • آنها بر اساس ارزیابی خود از مبارزه، معتقدند که ممکن است بدون خشونت یا جنگ، رسیدن به استقلال غیرممکن باشد.
  • و این بار، آنها فکر می کنند که اگر در نهایت مجبور شوند برای رسیدن به استقلال و آزادی به جنگ بروند، در جنگ نیجریه را پیروز خواهند شد.
  • اینها اکثراً جوانانی هستند که جنگ داخلی 1967-1970 را شاهد یا تجربه نکرده اند.

بی هویتی از طریق فرآیند قانونی

شورای عالی بزرگان

  • پس از شکست در جنگ 1967-1970، شورای عالی ریش سفیدان مردم بومی بیافرا معتقد است که روند قانونی تنها روشی است که بیافرا می تواند به استقلال خود دست یابد.
  • در 13 سپتامبر 2012، شورای عالی بزرگان (SCE) مردم بومی بیافرا یک سند حقوقی را امضا کرد و آن را علیه دولت نیجریه به دادگاه عالی فدرال Owerri ارسال کرد.
  • پرونده همچنان در دادگاه است. اساس استدلال آنها بخشی از قوانین بین المللی و ملی است که حق تعیین سرنوشت را برای مردم بومی تضمین می کند "بر اساس اعلامیه سازمان ملل متحد در مورد حقوق مردمان بومی 2007 و مواد 19-22 سرپوش 10 قوانین فدراسیون. از نیجریه، 1990، که ماده 20 (1) (2) می گوید:
  • «همه مردم حق حیات خواهند داشت. آنها حق تعیین سرنوشت غیرقابل انکار و غیرقابل انکار خواهند داشت. آنها آزادانه وضعیت سیاسی خود را تعیین خواهند کرد و توسعه اقتصادی و اجتماعی خود را بر اساس سیاستی که آزادانه انتخاب کرده اند دنبال خواهند کرد.
  • مردم مستعمره یا تحت ستم حق دارند با توسل به هر وسیله ای که جامعه بین المللی به رسمیت می شناسد، خود را از قید سلطه رهایی بخشند.

رادیو بیافرا

  • از سوی دیگر، ننامدی کانو و گروه او رادیو بیافرا استدلال می کنند که "استفاده از روند قانونی برای به دست آوردن استقلال هرگز پیش از این اتفاق نیفتاده است" و موفقیت آمیز نخواهد بود.
  • آنها می گویند که «دستیابی به استقلال بدون جنگ و خشونت غیرممکن است» (دولت IPOB، 2014، ص 15).

حافظ صلح

  • به گفته Ramsbotham، Woodhouse & Miall (2011)، «حفظ صلح در سه نقطه در مقیاس تشدید مناسب است: مهار خشونت و جلوگیری از تشدید آن به جنگ. برای محدود کردن شدت، گستردگی جغرافیایی و مدت جنگ پس از شروع آن؛ و برای تحکیم آتش بس و ایجاد فضایی برای بازسازی پس از پایان یک جنگ» (ص 147).
  • به منظور ایجاد فضا برای سایر اشکال حل مناقشه - به عنوان مثال میانجیگری و گفتگو - نیاز به مهار، کاهش یا به حداقل رساندن شدت و تأثیر خشونت در زمین از طریق عملیات‌های مسئول حفظ صلح و بشردوستانه وجود دارد.
  • به این ترتیب، انتظار می رود که صلح بانان باید به خوبی آموزش دیده و بر اساس کدهای اخلاقی اخلاقی هدایت شوند تا نه آسیبی به جمعیتی که از آنها انتظار می رود محافظت کنند، نه بخشی از مشکلی که برای مدیریت آنها فرستاده شده اند، شوند.

صلح و سازندگی

  • پس از استقرار نیروهای حافظ صلح، باید تلاش هایی برای استفاده از اشکال مختلف ابتکارات صلح - مذاکره، میانجیگری، حل و فصل، و مسیرهای دیپلماسی انجام شود (چلدلین و همکاران، 2008، ص 43؛ رامسبوتام و همکاران، 2011، ص. 171؛ Pruitt & Kim, 2004, p. 178, Diamond & McDonald, 2013) برای حل تعارض بیافرا.
  • سه سطح از فرآیندهای صلح در اینجا پیشنهاد می شود:
  • گفتگوی درون گروهی در جنبش جدایی طلب بیافرا با استفاده از دیپلماسی مسیر 2.
  • حل و فصل مناقشه بین دولت نیجریه و جنبش طرفدار بیافران با استفاده از ترکیبی از دیپلماسی مسیر 1 و مسیر دو
  • دیپلماسی چند مسیری (از مسیر 3 تا مسیر 9) که به طور خاص برای شهروندان از گروه های قومی مختلف در نیجریه، به ویژه بین ایگبوهای مسیحی (از جنوب شرقی) و هاوسا-فولانی های مسلمان (از شمال) سازماندهی شده است.

نتیجه

  • من معتقدم که استفاده از قدرت نظامی و سیستم قضایی به تنهایی برای حل و فصل درگیری ها با مولفه های قومی و مذهبی، به ویژه در نیجریه، به تشدید بیشتر درگیری منجر خواهد شد.
  • دلیل این امر این است که مداخله نظامی و عدالت تلافی جویانه ای که در پی می آید نه ابزاری برای کشف خصومت های پنهانی دارند که به درگیری دامن می زند و نه مهارت ها، دانش و صبر لازم برای تغییر "درگیری ریشه دار از طریق حذف خشونت ساختاری و... سایر علل و شرایط زمینه‌ای تعارض ریشه‌دار» (میچل و بنکس، 1996؛ لدراخ، 1997، به نقل از چلدلین و همکاران، 2008، ص 53).
  • به همین دلیل ، الف تغییر پارادایم از سیاست قصاص به عدالت ترمیمی و از سیاست اجباری گرفته تا میانجیگری و گفتگو لازم است (اوگورجی، 2012).
  • برای تحقق این امر، منابع بیشتری باید در ابتکارات صلح‌سازی سرمایه‌گذاری شود، و آنها باید توسط سازمان‌های جامعه مدنی در سطوح عمومی هدایت شوند.

منابع

  1. Cheldelin, S., Druckman, D., and Fast, L. eds. (2008). تعارض، ویرایش دوم لندن: Continuum Press. 
  2. قانون اساسی جمهوری فدرال نیجریه. (1990). برگرفته از http://www.nigeria-law.org/ConstitutionOfTheFederalRepublicOfNigeria.htm.
  3. Diamond، L. & McDonald، J. (2013). دیپلماسی چند مسیری: رویکرد سیستمی به صلح. (3rd ویرایش). بولدر، کلرادو: مطبوعات کوماریان.
  4. Emekesri، EAC (2012). بیافرا یا ریاست جمهوری نیجریه: آنچه ایبوها می خواهند. لندن: انجمن راک مسیح.
  5. دولت مردم بومی بیافرا. (2014). بیانیه های خط مشی و دستورات. (1st ویرایش). Owerri: Bilie Human Initiative.
  6. هوروویتز، دی ال (2000). گروه های قومی در تضاد. لس آنجلس: انتشارات دانشگاه کالیفرنیا.
  7. Lederach ، JP (1997). ایجاد صلح: آشتی پایدار در جوامع تقسیم شده. واشنگتن دی سی: انتشارات موسسه صلح ایالات متحده.
  8. قوانین فدراسیون نیجریه فرمان 1990. (ویرایش اصلاح شده). برگرفته از http://www.nigeria-law.org/LFNMainPage.htm.
  9. میچل، سی آر و بنکس، ام. (1996). راهنمای حل تعارض: رویکرد حل مسئله تحلیلی. لندن: پینتر.
  10. پرویت، دی، و کیم، SH (2004). تضاد اجتماعی: تشدید، بن بست و حل و فصل. (3rd ویرایش). نیویورک، نیویورک: مک گرو هیل.
  11. Ramsbotham, O., Woodhouse, T., and Miall, H. (2011). حل اختلافات معاصر. (ویرایش سوم). کمبریج، بریتانیا: پولیتی پرس.
  12. کنفرانس ملی نیجریه (2014). پیش نویس نهایی گزارش کنفرانس. برگرفته از https://www.premiumtimesng.com/national-conference/wp-content/uploads/National-Conference-2014-Report-August-2014-Table-of-Contents-Chapters-1-7.pdf
  13. Ugorji, B. (2012).. Colorado: Outskirts Press. از عدالت فرهنگی تا میانجیگری بین قومی: تاملی در مورد امکان میانجیگری قومی-مذهبی در آفریقا
  14. قطعنامه سازمان ملل متحد به تصویب مجمع عمومی رسید. (2008). بیانیه سازمان ملل درباره حقوق بومیانبه سازمان ملل.

نویسنده، دکتر باسیل اوگورجی، رئیس و مدیر عامل مرکز بین المللی میانجیگری قومی-مذهبی است. او مدرک دکتری گرفت. در تجزیه و تحلیل و حل تعارض از گروه مطالعات حل تعارض، کالج هنر، علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه نوا جنوب شرقی، فورت لادردیل، فلوریدا.

اشتراک گذاری

مقالات مرتبط

آیا چندین حقیقت می توانند به طور همزمان وجود داشته باشند؟ در اینجا آمده است که چگونه یک انتقاد در مجلس نمایندگان می تواند راه را برای بحث های سخت اما انتقادی در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین از دیدگاه های مختلف هموار کند.

این وبلاگ با اذعان به دیدگاه‌های مختلف به درگیری اسرائیل و فلسطین می‌پردازد. این مقاله با بررسی انتقادات نماینده رشیده طالب آغاز می‌شود، و سپس گفتگوهای رو به رشد میان جوامع مختلف - در سطح محلی، ملی و جهانی - را در نظر می‌گیرد که شکافی را که در اطراف وجود دارد برجسته می‌کند. این وضعیت بسیار پیچیده است و شامل مسائل متعددی مانند اختلاف بین مذاهب و قومیت‌های مختلف، برخورد نامتناسب با نمایندگان مجلس در فرآیند انضباطی اتاق، و یک درگیری عمیق بین نسلی است. پیچیدگی‌های محکومیت طلیب و تأثیر لرزه‌ای که بر بسیاری از افراد گذاشته است، بررسی وقایع بین اسرائیل و فلسطین را حیاتی‌تر می‌کند. به نظر می رسد همه پاسخ های درستی دارند، اما هیچ کس نمی تواند موافق باشد. چرا باید اینجوری باشه؟

اشتراک گذاری

گرویدن به اسلام و ناسیونالیسم قومی در مالزی

این مقاله بخشی از یک پروژه تحقیقاتی بزرگتر است که بر ظهور ناسیونالیسم قومی مالایی و برتری در مالزی تمرکز دارد. در حالی که ظهور ناسیونالیسم قومی مالایی را می توان به عوامل مختلفی نسبت داد، این مقاله به طور خاص بر قانون تغییر مذهب اسلامی در مالزی و اینکه آیا این احساس برتری قومی مالایی را تقویت کرده است یا خیر، تمرکز دارد. مالزی کشوری چند قومیتی و مذهبی است که در سال 1957 استقلال خود را از بریتانیا به دست آورد. مالایی ها به عنوان بزرگترین گروه قومی همواره دین اسلام را بخشی از هویت خود می دانند که آنها را از سایر اقوام که در دوران استعمار بریتانیا به کشور آورده شده اند جدا می کند. در حالی که اسلام دین رسمی است، قانون اساسی به سایر ادیان اجازه می دهد تا توسط مالزیایی های غیرمالایی، یعنی چینی ها و هندی ها، به صورت مسالمت آمیز انجام شوند. با این حال، قانون اسلامی که بر ازدواج مسلمانان در مالزی حاکم است، مقرر کرده است که غیر مسلمانان در صورت تمایل به ازدواج با مسلمانان باید به اسلام گرویدند. در این مقاله، من استدلال می کنم که قانون تغییر اسلام به عنوان ابزاری برای تقویت احساسات ملی گرایی قومی مالایی در مالزی استفاده شده است. داده های اولیه بر اساس مصاحبه با مسلمانان مالایی که با غیرمالایی ها ازدواج کرده اند جمع آوری شد. نتایج نشان داده است که اکثر مصاحبه شوندگان مالایی، گرویدن به اسلام را آن گونه که دین اسلام و قوانین ایالتی لازم است، ضروری می دانند. علاوه بر این، آنها همچنین دلیلی برای مخالفت غیرمالایی‌ها با گرویدن به اسلام نمی‌بینند، زیرا پس از ازدواج، فرزندان به طور خودکار طبق قانون اساسی، که دارای موقعیت و امتیازات نیز می‌باشد، مالایی محسوب می‌شوند. دیدگاه‌های غیرمالایی‌هایی که به اسلام گرویده‌اند بر اساس مصاحبه‌های ثانویه است که توسط دانشمندان دیگر انجام شده است. از آنجایی که مسلمان بودن با مالایی بودن همراه است، بسیاری از غیرمالایی‌هایی که تغییر مذهب داده‌اند احساس هویت مذهبی و قومیتی خود را از دست داده‌اند و برای پذیرش فرهنگ قومیتی مالایی احساس فشار می‌کنند. در حالی که تغییر قانون تبدیل ممکن است دشوار باشد، گفتگوهای باز بین ادیان در مدارس و بخش های دولتی ممکن است اولین گام برای مقابله با این مشکل باشد.

اشتراک گذاری

ادیان در ایگبولند: تنوع، ارتباط و تعلق

دین یکی از پدیده های اجتماعی-اقتصادی است که تأثیرات غیرقابل انکاری بر بشریت در هر جای دنیا دارد. به همان اندازه که مقدس به نظر می رسد، دین نه تنها برای درک وجود هر جمعیت بومی مهم است، بلکه در زمینه های بین قومی و توسعه ای نیز مرتبط است. شواهد تاریخی و قوم‌نگاری درباره مظاهر و نام‌گذاری‌های مختلف پدیده دین فراوان است. ملت ایگبو در جنوب نیجریه، در دو سوی رودخانه نیجر، یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های فرهنگی کارآفرین سیاه‌پوست در آفریقا است، با شور مذهبی بی‌گمان که بر توسعه پایدار و تعاملات بین قومیتی در مرزهای سنتی آن دلالت دارد. اما چشم انداز مذهبی ایگبولند دائما در حال تغییر است. تا سال 1840، دین(های) غالب ایگبو بومی یا سنتی بود. کمتر از دو دهه بعد، زمانی که فعالیت مبلغان مسیحی در این منطقه آغاز شد، نیروی جدیدی آزاد شد که در نهایت منظره مذهبی بومی منطقه را دوباره پیکربندی کرد. مسیحیت رشد کرد تا سلطه این دومی را کوچک کند. قبل از صدمین سالگرد مسیحیت در ایگبولند، اسلام و دیگر مذاهب کمتر سلطه گر برای رقابت با ادیان بومی ایگبو و مسیحیت به وجود آمدند. این مقاله تنوع مذهبی و ارتباط عملکردی آن با توسعه هماهنگ در ایگبولند را دنبال می‌کند. داده های خود را از آثار منتشر شده، مصاحبه ها و مصنوعات می گیرد. این استدلال می‌کند که با ظهور مذاهب جدید، چشم‌انداز مذهبی ایگبو به تنوع و/یا سازگاری، یا برای فراگیری یا انحصار در میان ادیان موجود و در حال ظهور، برای بقای ایگبو ادامه خواهد داد.

اشتراک گذاری