نقاط قوت و ضعف مدل میانجیگری مشخصه چین

چکیده:

به عنوان یک روش مرجح و محبوب برای حل اختلاف با سابقه و سنت طولانی، مدل میانجیگری چینی به شکل مشخصه و ترکیبی تکامل یافته است. مدل میانجیگری مشخصه نشان می دهد که از یک سو، سبک میانجیگری بسیار نهادینه شده که توسط دادگاه های محلی هدایت می شود، به طور گسترده در اکثر شهرهای ساحلی با توسعه نسبتاً اقتصادی به کار گرفته شده است. از سوی دیگر، رویکرد میانجیگری سنتی که به وسیله آن اختلافات عمدتاً از طریق روسای روستاها، رهبران قبیله و/یا نخبگان جامعه حل و فصل می شود، هنوز وجود دارد و در مناطق روستایی چین اعمال می شود. این مطالعه تحقیقاتی ویژگی‌های متمایز مدل میانجی‌گری چین را معرفی می‌کند و محاسن و ضعف‌های مدل میانجی‌گری مشخصه چین را مورد بحث قرار می‌دهد.

مقاله کامل را بخوانید یا دانلود کنید:

وانگ، ژیوی (2019). نقاط قوت و ضعف مدل میانجیگری مشخصه چین

مجله زندگی با هم، 6 (1)، ص 144-152، 2019، ISSN: 2373-6615 (چاپ); 2373-6631 (آنلاین).

@Article{Wang2019
عنوان = {نقاط قوت و ضعف مدل میانجیگری مشخصه چین}
نویسنده = {Zhiwei Wang}
آدرس = {https://icermediation.org/chinas-mediation-model/}
ISSN = {2373-6615 (چاپ); 2373-6631 (آنلاین)}
سال = {2019}
تاریخ = {2019-12-18}
مجله = {Journal of Living Together}
حجم = {6}
شماره = {1}
صفحات = {144-152}
ناشر = {مرکز بین المللی میانجیگری قومی-مذهبی}
آدرس = {Mount Vernon, New York}
نسخه = {2019}.

اشتراک گذاری

مقالات مرتبط

آیا چندین حقیقت می توانند به طور همزمان وجود داشته باشند؟ در اینجا آمده است که چگونه یک انتقاد در مجلس نمایندگان می تواند راه را برای بحث های سخت اما انتقادی در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین از دیدگاه های مختلف هموار کند.

این وبلاگ با اذعان به دیدگاه‌های مختلف به درگیری اسرائیل و فلسطین می‌پردازد. این مقاله با بررسی انتقادات نماینده رشیده طالب آغاز می‌شود، و سپس گفتگوهای رو به رشد میان جوامع مختلف - در سطح محلی، ملی و جهانی - را در نظر می‌گیرد که شکافی را که در اطراف وجود دارد برجسته می‌کند. این وضعیت بسیار پیچیده است و شامل مسائل متعددی مانند اختلاف بین مذاهب و قومیت‌های مختلف، برخورد نامتناسب با نمایندگان مجلس در فرآیند انضباطی اتاق، و یک درگیری عمیق بین نسلی است. پیچیدگی‌های محکومیت طلیب و تأثیر لرزه‌ای که بر بسیاری از افراد گذاشته است، بررسی وقایع بین اسرائیل و فلسطین را حیاتی‌تر می‌کند. به نظر می رسد همه پاسخ های درستی دارند، اما هیچ کس نمی تواند موافق باشد. چرا باید اینجوری باشه؟

اشتراک گذاری

گرویدن به اسلام و ناسیونالیسم قومی در مالزی

این مقاله بخشی از یک پروژه تحقیقاتی بزرگتر است که بر ظهور ناسیونالیسم قومی مالایی و برتری در مالزی تمرکز دارد. در حالی که ظهور ناسیونالیسم قومی مالایی را می توان به عوامل مختلفی نسبت داد، این مقاله به طور خاص بر قانون تغییر مذهب اسلامی در مالزی و اینکه آیا این احساس برتری قومی مالایی را تقویت کرده است یا خیر، تمرکز دارد. مالزی کشوری چند قومیتی و مذهبی است که در سال 1957 استقلال خود را از بریتانیا به دست آورد. مالایی ها به عنوان بزرگترین گروه قومی همواره دین اسلام را بخشی از هویت خود می دانند که آنها را از سایر اقوام که در دوران استعمار بریتانیا به کشور آورده شده اند جدا می کند. در حالی که اسلام دین رسمی است، قانون اساسی به سایر ادیان اجازه می دهد تا توسط مالزیایی های غیرمالایی، یعنی چینی ها و هندی ها، به صورت مسالمت آمیز انجام شوند. با این حال، قانون اسلامی که بر ازدواج مسلمانان در مالزی حاکم است، مقرر کرده است که غیر مسلمانان در صورت تمایل به ازدواج با مسلمانان باید به اسلام گرویدند. در این مقاله، من استدلال می کنم که قانون تغییر اسلام به عنوان ابزاری برای تقویت احساسات ملی گرایی قومی مالایی در مالزی استفاده شده است. داده های اولیه بر اساس مصاحبه با مسلمانان مالایی که با غیرمالایی ها ازدواج کرده اند جمع آوری شد. نتایج نشان داده است که اکثر مصاحبه شوندگان مالایی، گرویدن به اسلام را آن گونه که دین اسلام و قوانین ایالتی لازم است، ضروری می دانند. علاوه بر این، آنها همچنین دلیلی برای مخالفت غیرمالایی‌ها با گرویدن به اسلام نمی‌بینند، زیرا پس از ازدواج، فرزندان به طور خودکار طبق قانون اساسی، که دارای موقعیت و امتیازات نیز می‌باشد، مالایی محسوب می‌شوند. دیدگاه‌های غیرمالایی‌هایی که به اسلام گرویده‌اند بر اساس مصاحبه‌های ثانویه است که توسط دانشمندان دیگر انجام شده است. از آنجایی که مسلمان بودن با مالایی بودن همراه است، بسیاری از غیرمالایی‌هایی که تغییر مذهب داده‌اند احساس هویت مذهبی و قومیتی خود را از دست داده‌اند و برای پذیرش فرهنگ قومیتی مالایی احساس فشار می‌کنند. در حالی که تغییر قانون تبدیل ممکن است دشوار باشد، گفتگوهای باز بین ادیان در مدارس و بخش های دولتی ممکن است اولین گام برای مقابله با این مشکل باشد.

اشتراک گذاری

ادیان در ایگبولند: تنوع، ارتباط و تعلق

دین یکی از پدیده های اجتماعی-اقتصادی است که تأثیرات غیرقابل انکاری بر بشریت در هر جای دنیا دارد. به همان اندازه که مقدس به نظر می رسد، دین نه تنها برای درک وجود هر جمعیت بومی مهم است، بلکه در زمینه های بین قومی و توسعه ای نیز مرتبط است. شواهد تاریخی و قوم‌نگاری درباره مظاهر و نام‌گذاری‌های مختلف پدیده دین فراوان است. ملت ایگبو در جنوب نیجریه، در دو سوی رودخانه نیجر، یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های فرهنگی کارآفرین سیاه‌پوست در آفریقا است، با شور مذهبی بی‌گمان که بر توسعه پایدار و تعاملات بین قومیتی در مرزهای سنتی آن دلالت دارد. اما چشم انداز مذهبی ایگبولند دائما در حال تغییر است. تا سال 1840، دین(های) غالب ایگبو بومی یا سنتی بود. کمتر از دو دهه بعد، زمانی که فعالیت مبلغان مسیحی در این منطقه آغاز شد، نیروی جدیدی آزاد شد که در نهایت منظره مذهبی بومی منطقه را دوباره پیکربندی کرد. مسیحیت رشد کرد تا سلطه این دومی را کوچک کند. قبل از صدمین سالگرد مسیحیت در ایگبولند، اسلام و دیگر مذاهب کمتر سلطه گر برای رقابت با ادیان بومی ایگبو و مسیحیت به وجود آمدند. این مقاله تنوع مذهبی و ارتباط عملکردی آن با توسعه هماهنگ در ایگبولند را دنبال می‌کند. داده های خود را از آثار منتشر شده، مصاحبه ها و مصنوعات می گیرد. این استدلال می‌کند که با ظهور مذاهب جدید، چشم‌انداز مذهبی ایگبو به تنوع و/یا سازگاری، یا برای فراگیری یا انحصار در میان ادیان موجود و در حال ظهور، برای بقای ایگبو ادامه خواهد داد.

اشتراک گذاری

قومیت به عنوان ابزاری برای آرام کردن افراط گرایی مذهبی: مطالعه موردی درگیری های درون دولتی در سومالی

نظام قبیله ای و مذهب در سومالی دو هویت برجسته هستند که ساختار اجتماعی اساسی ملت سومالی را تعریف می کنند. این ساختار عامل اصلی اتحاد مردم سومالی بوده است. متأسفانه، همین سیستم به عنوان مانعی برای حل مناقشه داخلی سومالی شناخته می شود. قابل مشاهده است که این قبیله به عنوان ستون مرکزی ساختار اجتماعی در سومالی برجسته می شود. این نقطه ورود به معیشت مردم سومالی است. این مقاله به بررسی امکان تبدیل سیطره خویشاوندی طایفه ای به فرصتی برای خنثی کردن تأثیر منفی افراط گرایی مذهبی می پردازد. این مقاله نظریه تبدیل تعارض ارائه شده توسط جان پل لدراک را اتخاذ می کند. دیدگاه فلسفی مقاله صلح مثبت است که توسط گالتونگ ارائه شده است. داده‌های اولیه از طریق پرسشنامه، بحث‌های گروهی متمرکز (FGDs) و برنامه‌های مصاحبه نیمه ساختاریافته شامل 223 پاسخ‌دهنده با دانش در مورد مسائل درگیری در سومالی جمع‌آوری شد. داده های ثانویه از طریق مرور ادبیات کتاب ها و مجلات جمع آوری شد. این مطالعه این قبیله را به عنوان گروه قدرتمندی در سومالی شناسایی کرد که می تواند گروه افراطی مذهبی الشباب را در مذاکره برای صلح مشارکت دهد. فتح الشباب غیرممکن است زیرا در درون جمعیت عمل می کند و با به کارگیری تاکتیک های جنگ نامتقارن از سازگاری بالایی برخوردار است. علاوه بر این، دولت سومالی توسط الشباب به عنوان یک شریک غیرقانونی و نالایق برای مذاکره با الشباب تلقی می شود. علاوه بر این، درگیر کردن گروه در مذاکره یک معضل است. دموکراسی ها با گروه های تروریستی مذاکره نمی کنند تا مبادا آنها را به عنوان صدای مردم مشروعیت بخشند. بنابراین، این قبیله به واحد خوانا تبدیل می شود تا مسئولیت مذاکره بین دولت و گروه افراطی مذهبی الشباب را بر عهده بگیرد. این قبیله همچنین می‌تواند نقشی کلیدی در ارتباط با جوانانی که هدف کمپین‌های رادیکال‌سازی گروه‌های افراطی هستند، ایفا کند. این مطالعه توصیه می کند که سیستم قبیله ای در سومالی، به عنوان یک نهاد مهم در این کشور، باید برای ایجاد یک راه میانه در درگیری و ایجاد پل بین دولت و گروه افراطی مذهبی، الشباب، مشارکت داشته باشد. سیستم قبیله ای احتمالاً راه حل های داخلی را برای درگیری به ارمغان می آورد.

اشتراک گذاری