موردی از هویت قومی- مذهبی

 

چی شد؟ پیشینه تاریخی درگیری

یک مورد هویت قومی-مذهبی درگیری بین رئیس یک شهر و کشیش یک کلیسای ارتدکس است. جمال یک مسلمان محترم، از نژاد اورومو و رئیس یک شهر کوچک در منطقه ارومیا در غرب اتیوپی است. دانیل یک مسیحی ارتدکس، یک قومی آمهارا، و یک کشیش مورد احترام کلیسای ارتدکس اتیوپی در همان شهر است.

جمال از زمانی که در سال 2016 به قدرت رسید، به دلیل تلاش هایش برای توسعه شهر شناخته شده است. او با بسیاری از افراد جامعه برای جمع آوری پول و ساخت مدرسه راهنمایی همکاری کرد که شهر قبلاً نداشت. او به خاطر کارهایی که در بخش های بهداشت و خدمات انجام داد شناخته شده است. او توسط بسیاری از مردان و زنان بازرگان به دلیل تسهیل خدمات مالی خرد و یارانه برای صاحبان مشاغل کوچک در شهر مورد ستایش قرار می گیرد. اگرچه او به عنوان یک قهرمان تغییر در نظر گرفته می شود، اما برخی از او به دلیل رفتار ترجیحی با اعضای گروه خود - اوروموس های قومی و مسلمانان - در پروژه های مختلف اداری، اجتماعی و تجاری مورد انتقاد قرار می گیرند.

دانیل حدود سی سال است که به کلیسای ارتدکس اتیوپی خدمت می کند. از آنجایی که او در این شهر به دنیا آمد، به خاطر اشتیاق، خدمات خستگی ناپذیر و عشق بی قید و شرطش به مسیحیت و کلیسا شناخته شده است. پس از کشیش شدن در سال 2005، او زندگی خود را وقف خدمت به کلیسای خود کرد، در حالی که مسیحیان جوان ارتدوکس را تشویق کرد تا برای کلیسای خود کار کنند. او محبوب ترین کشیش نسل جوان است. او بیشتر به خاطر مبارزه اش برای حقوق زمین کلیسا شناخته شده است. او حتی یک پرونده حقوقی باز کرد و از دولت خواست که قطعات زمین متعلق به کلیسا را ​​که توسط رژیم نظامی قبلی مصادره شده بود، بازگرداند.

این دو فرد سرشناس به دلیل طرح دولت جمال برای ایجاد یک مرکز تجاری در محلی که به گفته کشیش و اکثریت مسیحیان ارتدکس، از نظر تاریخی متعلق به کلیسای ارتدکس بوده و به مکانی معروف است، درگیر شدند. برای جشن عید فطر جمال به تیم مدیریت خود دستور داد تا منطقه را علامت گذاری کنند و کارگزاران ساختمانی شروع به ساخت مرکز تجاری کنند. کشیش دانیل از مسیحیان ارتدوکس خواست تا از سرزمین خود محافظت کنند و از خود در برابر حمله به دین خود به نام توسعه دفاع کنند. در پی فراخوان کشیش، گروهی از جوانان مسیحی ارتدوکس تابلوها را برداشته و اعلام کردند که ساخت این مرکز باید متوقف شود. آنها در مقابل دفتر رئیس این شهر تظاهرات کردند و این تظاهرات به خشونت تبدیل شد. در پی درگیری شدیدی که بین معترضان و پلیس رخ داد، دو جوان مسیحی ارتدوکس کشته شدند. دولت فدرال دستور داد که طرح ساخت و ساز فورا متوقف شود و جمال و کشیش دانیل را برای مذاکره بیشتر به پایتخت فراخواند.

داستان های یکدیگر - چگونه هر فرد موقعیت را درک می کند و چرا

داستان جمال - کشیش دانیل و پیروان جوانش موانعی بر سر راه توسعه هستند

موقعیت:

کشیش دانیل باید مانع از تلاش برای توسعه شهر شود. او باید از تشویق مسیحیان ارتدکس جوان به انجام فعالیت های خشونت آمیز به نام آزادی و حقوق مذهبی دست بردارد. او باید تصمیم مدیریت را بپذیرد و برای ساخت مرکز همکاری کند. 

علاقه مندی ها:

توسعه: من به عنوان رئیس شهر مسئولیت توسعه شهر را دارم. ما یک مرکز تجاری سازمان یافته برای عملکرد صحیح فعالیت های مختلف تجاری نداریم. بازار ما بسیار سنتی، سازماندهی نشده و برای گسترش تجارت نامناسب است. شهرها و شهرهای همسایه ما دارای مناطق تجاری بزرگی هستند که خریداران و فروشندگان به راحتی با یکدیگر تعامل دارند. ما در حال از دست دادن مردان و زنان تجاری بالقوه هستیم که آنها به مراکز بزرگ در شهرهای همسایه نقل مکان می کنند. مردم ما مجبورند برای خرید خود به شهرهای دیگر وابسته باشند. ساخت مرکز تجاری سازمان یافته با جذب مردان و زنان بازرگان به رشد شهر ما کمک می کند. 

فرصت های شغلی: ساخت مرکز تجاری نه تنها به صاحبان مشاغل کمک می کند، بلکه فرصت های شغلی برای مردم ما ایجاد می کند. طرح ایجاد یک مرکز تجاری بزرگ است که فرصت های شغلی برای صدها مرد و زن ایجاد می کند. این به نسل جوان ما کمک خواهد کرد. این برای همه ما است نه برای گروه خاصی از مردم. هدف ما توسعه شهرمان است. به دین حمله نکنیم

استفاده از منابع موجود: زمین انتخاب شده متعلق به هیچ موسسه ای نیست. دارایی دولت است. ما فقط از منابع موجود استفاده می کنیم. ما منطقه را انتخاب کردیم زیرا مکان بسیار مناسبی برای تجارت است. ربطی به حمله مذهبی ندارد. ما هیچ دینی را هدف قرار نمی دهیم. ما فقط سعی می کنیم با آنچه که داریم شهرمان را توسعه دهیم. این ادعا که مکان متعلق به کلیسا است با هیچ مدرک قانونی تأیید نمی شود. کلیسا هرگز مالک زمین مشخصی نبود. سندی برای آن ندارند بله، از این مکان برای برگزاری جشن عید استفاده می کردند. آنها چنین فعالیت های مذهبی را در یک زمین متعلق به دولت انجام می دادند. دولت من یا دولت های قبلی از این اموال دولتی محافظت نکرده بود زیرا ما هیچ برنامه ای برای استفاده از زمین مشخص شده نداشتیم. اکنون، ما طرحی را برای ایجاد یک مرکز تجاری در زمین های متعلق به دولت تهیه کرده ایم. آنها می توانند مراسم تجلیل خود را در هر فضای آزاد موجود جشن بگیرند و برای چیدمان آن مکان ما آماده همکاری با کلیسا هستیم.

داستان کشیش دانیال - هدف جمال از بین بردن قدرت کلیسا است، نه توسعه شهر.

موقعیت:

این طرح به نفع شهر نیست که جمال بارها گفته است. این یک حمله عمدی به کلیسا و هویت ما است. به عنوان یک کشیش مسئول، هیچ حمله ای به کلیسای خود را نمی پذیرم. من هرگز اجازه ساخت و ساز را نمی دهم. ترجیح می دهم در مبارزه برای کلیسای خود بمیرم. من از دعوت مؤمنان برای محافظت از کلیسا، هویت و دارایی خود دست بر نمی دارم. این موضوع ساده ای نیست که بتوانم در مورد آن سازش کنم. این یک حمله جدی برای از بین بردن حق تاریخی کلیسا است.

علاقه مندی ها:

حقوق تاریخی: ما قرن هاست که در این مکان عید را جشن می گیریم. اجداد ما این منطقه را برای عید مقدس برکت دادند. آنها برای برکت آب، تصفیه محل و محافظت از هرگونه حمله دعا کردند. اکنون این وظیفه ماست که از کلیسا و دارایی خود محافظت کنیم. ما یک حق تاریخی نسبت به مکان داریم. می‌دانیم که جمال می‌گوید ما سند قانونی نداریم، اما هزاران نفری که هر ساله در این مکان جشن تجلیل را برگزار می‌کنند شاهدان قانونی ما هستند. این سرزمین سرزمین ماست! اجازه هیچ ساختمانی را در این مکان نخواهیم داد. نفع ما حفظ حق تاریخی ماست.

تعصبات مذهبی و قومی: ما می دانیم که جمال برای مسلمانان مفید است، اما برای ما مسیحیان نه. مطمئناً می دانیم که جمال کلیسای ارتدوکس اتیوپی را کلیسایی می دانست که عمدتاً به گروه قومی آمهارا خدمت می کند. او یک اورومو است که برای اوروموس کار می کند و معتقد است که کلیسا چیزی برای ارائه به او ندارد. اکثر اوروموس ها در این منطقه مسیحی ارتدکس نیستند. آنها یا پروتستان هستند یا مسلمان و او معتقد است که به راحتی می تواند دیگران را علیه ما بسیج کند. ما مسیحیان ارتدوکس در این شهر اقلیت هستیم و به دلیل مهاجرت اجباری به سایر نقاط کشور، تعداد ما هر سال در حال کاهش است. می دانیم که به نام توسعه ما را مجبور می کنند که محل را ترک کنیم. ما ترک نخواهیم کرد؛ ما ترجیح می دهیم اینجا بمیریم ممکن است ما را از نظر تعداد اقلیت بدانیم، اما به برکت خدایمان اکثریت هستیم. منافع اصلی ما این است که با ما یکسان رفتار شود و با تعصبات مذهبی و قومی مبارزه کنیم. از جمال خواهش می کنیم که اموال ما را برای ما بگذارد. می دانیم که او به مسلمانان کمک کرد تا مسجدشان را بسازند. او به آنها زمین داد تا مسجدشان را بسازند، اما اینجا سعی می کند زمین ما را بگیرد. او هرگز در مورد این طرح با ما مشورت نکرد. ما این را یک نفرت جدی نسبت به دین و هستی خود می دانیم. ما هرگز تسلیم نخواهیم شد؛ امید ما به خداست

پروژه میانجیگری: مطالعه موردی میانجیگری که توسط عبدالرحمن عمر، 2019

اشتراک گذاری

مقالات مرتبط

ادیان در ایگبولند: تنوع، ارتباط و تعلق

دین یکی از پدیده های اجتماعی-اقتصادی است که تأثیرات غیرقابل انکاری بر بشریت در هر جای دنیا دارد. به همان اندازه که مقدس به نظر می رسد، دین نه تنها برای درک وجود هر جمعیت بومی مهم است، بلکه در زمینه های بین قومی و توسعه ای نیز مرتبط است. شواهد تاریخی و قوم‌نگاری درباره مظاهر و نام‌گذاری‌های مختلف پدیده دین فراوان است. ملت ایگبو در جنوب نیجریه، در دو سوی رودخانه نیجر، یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های فرهنگی کارآفرین سیاه‌پوست در آفریقا است، با شور مذهبی بی‌گمان که بر توسعه پایدار و تعاملات بین قومیتی در مرزهای سنتی آن دلالت دارد. اما چشم انداز مذهبی ایگبولند دائما در حال تغییر است. تا سال 1840، دین(های) غالب ایگبو بومی یا سنتی بود. کمتر از دو دهه بعد، زمانی که فعالیت مبلغان مسیحی در این منطقه آغاز شد، نیروی جدیدی آزاد شد که در نهایت منظره مذهبی بومی منطقه را دوباره پیکربندی کرد. مسیحیت رشد کرد تا سلطه این دومی را کوچک کند. قبل از صدمین سالگرد مسیحیت در ایگبولند، اسلام و دیگر مذاهب کمتر سلطه گر برای رقابت با ادیان بومی ایگبو و مسیحیت به وجود آمدند. این مقاله تنوع مذهبی و ارتباط عملکردی آن با توسعه هماهنگ در ایگبولند را دنبال می‌کند. داده های خود را از آثار منتشر شده، مصاحبه ها و مصنوعات می گیرد. این استدلال می‌کند که با ظهور مذاهب جدید، چشم‌انداز مذهبی ایگبو به تنوع و/یا سازگاری، یا برای فراگیری یا انحصار در میان ادیان موجود و در حال ظهور، برای بقای ایگبو ادامه خواهد داد.

اشتراک گذاری

گرویدن به اسلام و ناسیونالیسم قومی در مالزی

این مقاله بخشی از یک پروژه تحقیقاتی بزرگتر است که بر ظهور ناسیونالیسم قومی مالایی و برتری در مالزی تمرکز دارد. در حالی که ظهور ناسیونالیسم قومی مالایی را می توان به عوامل مختلفی نسبت داد، این مقاله به طور خاص بر قانون تغییر مذهب اسلامی در مالزی و اینکه آیا این احساس برتری قومی مالایی را تقویت کرده است یا خیر، تمرکز دارد. مالزی کشوری چند قومیتی و مذهبی است که در سال 1957 استقلال خود را از بریتانیا به دست آورد. مالایی ها به عنوان بزرگترین گروه قومی همواره دین اسلام را بخشی از هویت خود می دانند که آنها را از سایر اقوام که در دوران استعمار بریتانیا به کشور آورده شده اند جدا می کند. در حالی که اسلام دین رسمی است، قانون اساسی به سایر ادیان اجازه می دهد تا توسط مالزیایی های غیرمالایی، یعنی چینی ها و هندی ها، به صورت مسالمت آمیز انجام شوند. با این حال، قانون اسلامی که بر ازدواج مسلمانان در مالزی حاکم است، مقرر کرده است که غیر مسلمانان در صورت تمایل به ازدواج با مسلمانان باید به اسلام گرویدند. در این مقاله، من استدلال می کنم که قانون تغییر اسلام به عنوان ابزاری برای تقویت احساسات ملی گرایی قومی مالایی در مالزی استفاده شده است. داده های اولیه بر اساس مصاحبه با مسلمانان مالایی که با غیرمالایی ها ازدواج کرده اند جمع آوری شد. نتایج نشان داده است که اکثر مصاحبه شوندگان مالایی، گرویدن به اسلام را آن گونه که دین اسلام و قوانین ایالتی لازم است، ضروری می دانند. علاوه بر این، آنها همچنین دلیلی برای مخالفت غیرمالایی‌ها با گرویدن به اسلام نمی‌بینند، زیرا پس از ازدواج، فرزندان به طور خودکار طبق قانون اساسی، که دارای موقعیت و امتیازات نیز می‌باشد، مالایی محسوب می‌شوند. دیدگاه‌های غیرمالایی‌هایی که به اسلام گرویده‌اند بر اساس مصاحبه‌های ثانویه است که توسط دانشمندان دیگر انجام شده است. از آنجایی که مسلمان بودن با مالایی بودن همراه است، بسیاری از غیرمالایی‌هایی که تغییر مذهب داده‌اند احساس هویت مذهبی و قومیتی خود را از دست داده‌اند و برای پذیرش فرهنگ قومیتی مالایی احساس فشار می‌کنند. در حالی که تغییر قانون تبدیل ممکن است دشوار باشد، گفتگوهای باز بین ادیان در مدارس و بخش های دولتی ممکن است اولین گام برای مقابله با این مشکل باشد.

اشتراک گذاری