پیچیدگی در عمل: گفتگوی بین ادیان و صلح در برمه و نیویورک

معرفی

برای جامعه حل تعارض بسیار مهم است که تأثیر متقابل عوامل متعددی را که برای ایجاد تضاد بین و درون جوامع مذهبی ایجاد می کنند، درک کنند. تحلیل ساده انگارانه در مورد نقش دین نتیجه معکوس دارد.

در ایالات متحده آمریکا این تحلیل غلط در گفتمان رسانه ای در مورد داعش و آزار و اذیت اقلیت های مذهبی توسط آن منعکس شده است. همچنین می توان آن را در جلسات استماع سیاسی (آخرین در ژوئن 2016) مشاهده کرد که به شبه کارشناسان فرصتی برای صحبت در برابر قانونگذاران ملی می دهد. مطالعاتی مانند Fear Inc.[1] همچنان نشان می‌دهد که چگونه جناح راست سیاسی شبکه‌ای از اتاق‌های فکر را برای ترویج چنین «تخصصی» در رسانه‌ها و محافل سیاسی، حتی رسیدن به سازمان ملل متحد، گسترش داده است.

گفتمان عمومی نه تنها در اروپا و ایالات متحده بلکه در سایر نقاط جهان به طور فزاینده ای به دیدگاه های ارتجاعی و بیگانه هراسی آلوده می شود. برای مثال، در جنوب و شرق آسیا، اسلام هراسی به یک نیروی سیاسی مخرب ویژه در میانمار/برمه، سریلانکا و هند تبدیل شده است. برای محققین مهم است که به تجربه «غربی» درگیری، مجادله یا مذهب امتیازی ندهند. به همان اندازه مهم است که سه دین ابراهیمی را به استثنای سایر سنت‌های مذهبی که ممکن است توسط منافع ملی‌گرایانه یا دیگر منافع سیاسی ربوده شوند، در نظر نگیریم.

با تداوم تهدید واقعی و درک شده از درگیری و ترور، امنیتی شدن گفتمان عمومی و سیاست عمومی ممکن است به دیدگاهی تحریف شده از تأثیر ایدئولوژی مذهبی منجر شود. برخی از میانجی‌ها ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه با مفاهیم برخورد تمدن‌ها یا تضاد اساسی بین سکولار و عقلانیت از یک سو و دینی و غیرعقلانی از سوی دیگر موافق باشند.

بدون توسل به درهم آمیختگی ها و دوتایی های نادرست گفتمان امنیتی عمومی، چگونه می توانیم سیستم های اعتقادی – هم دیگران و هم خودمان – را برای درک نقش ارزش های «مذهبی» در چارچوب بندی ادراکات، ارتباطات و فرآیند صلح بررسی کنیم؟

به عنوان یکی از بنیانگذاران شورای بین ادیان فلاشینگ، با سال ها کار عدالت اجتماعی در مشارکت های مردمی بین ادیان، پیشنهاد می کنم مدل های متنوع تعامل بین ادیان را در شهر نیویورک بررسی کنیم. به عنوان مدیر برنامه های سازمان ملل متحد برای گروه ویژه برمه، پیشنهاد می کنم بررسی شود که آیا این مدل ها ممکن است به زمینه های فرهنگی دیگر، به ویژه در برمه و جنوب آسیا قابل انتقال باشند یا خیر.

پیچیدگی در عمل: گفتگوی بین ادیان و صلح در برمه و نیویورک

گفتمان عمومی نه تنها در اروپا و ایالات متحده آمریکا بلکه در بسیاری از نقاط جهان به طور فزاینده ای با دیدگاه های ارتجاعی و بیگانه هراسی آلوده می شود. به عنوان مثالی که در این مقاله مورد بحث قرار می گیرد، در آسیای جنوب شرقی، اسلام هراسی به یک نیروی مخرب ویژه در میانمار/برمه تبدیل شده است. در آنجا، یک جنبش اسلام‌هراسی خشن به رهبری راهبان بودایی افراطی در ارتباط با عناصر دیکتاتوری نظامی سابق، اقلیت مسلمان روهینگیا را بی تابعیت و قربانی کرده است.

به مدت سه سال برای گروه ویژه برمه به عنوان مدیر برنامه های نیویورک و سازمان ملل کار کرده ام. گروه ضربت برمه یک ابتکار حقوق بشر مسلمان آمریکایی است که از حقوق بشر روهینگیاهای تحت آزار و اذیت از طریق بسیج اعضای جامعه، مشارکت در کار رسانه ای گسترده و ملاقات با سیاست گذاران دفاع می کند.[2] این مقاله تلاشی برای درک وضعیت کنونی تعامل بین ادیان در برمه و ارزیابی پتانسیل آن برای ایجاد صلح عادلانه است.

با روی کار آمدن دولت جدید برمه در آوریل 2016 به رهبری آنگ سان سوچی، مشاور ایالتی، در واقع امیدهای جدیدی برای اصلاحات نهایی سیاست وجود دارد. با این حال، تا اکتبر 2016 هیچ اقدام مشخصی برای بازگرداندن حقوق مدنی به 1 میلیون روهینگیا، که همچنان از سفر در برمه، دریافت آموزش، تشکیل خانواده آزادانه بدون دخالت بوروکراتیک یا رای ممنوع هستند، صورت نگرفت. (اکبر، 2016) صدها هزار مرد، زن و کودک به کمپ های آوارگان و آوارگان آواره شده اند. به ریاست کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل متحد، یک کمیسیون مشورتی در آگوست 2016 برای بررسی این "وضعیت پیچیده" که داو سوچی آن را می نامد تشکیل شد، اما این کمیسیون شامل هیچ عضوی از روهینگیا نیست. در همین حال، روند صلح ملی برای حل سایر درگیری های قومی جدی و طولانی مدت در سراسر کشور تشکیل شده است - اما اقلیت روهینگیا را شامل نمی شود. (Myint 2016)

به ویژه با در نظر گرفتن برمه، وقتی کثرت گرایی در محاصره است، روابط بین ادیان در سطح محلی چگونه تحت تأثیر قرار می گیرد؟ وقتی دولت شروع به نشان دادن نشانه هایی از دموکراتیزه شدن کرد، چه روندهایی ظاهر می شود؟ کدام جوامع در تحول منازعه رهبری می کنند؟ آیا گفتگوی بین ادیان به سمت ایجاد صلح هدایت می شود یا مدل های دیگری از اعتماد سازی و همکاری نیز وجود دارد؟

یک نکته در مورد دیدگاه: پیشینه من به عنوان یک آمریکایی مسلمان در شهر نیویورک بر نحوه درک و چارچوب بندی من از این سؤالات تأثیر می گذارد. اسلام هراسی تأثیر ناگواری بر گفتمان سیاسی و رسانه ای در آمریکا پس از 9 سپتامبر داشته است. با تداوم تهدیدهای واقعی و درک شده از درگیری و ترور، امنیتی شدن گفتمان عمومی و سیاست عمومی می تواند به ارزیابی تحریف شده ای از تأثیر ایدئولوژی مذهبی منجر شود. اما به جای یک علت - اسلام - بسیاری از عوامل اجتماعی و فرهنگی با یکدیگر همگرا می شوند تا بین و درون جوامع دینی تضاد ایجاد کنند. تحلیل ساده‌گرایانه در مورد نقش آموزه‌های دینی، چه در مورد اسلام و چه در مورد بودیسم یا هر دین دیگری، نتیجه معکوس دارد. (جریسون، 11)

در این مقاله کوتاه، پیشنهاد می‌کنم با بررسی روندهای فعلی در تعامل بین ادیان برمه، و سپس نگاهی کوتاه به مدل‌های مردمی تعامل بین ادیان در شهر نیویورک، که به عنوان چارچوبی برای مقایسه و تأمل ارائه شده است، شروع کنم.

از آنجایی که در حال حاضر داده‌های قابل سنجش کمی از برمه در دسترس است، این مطالعه مقدماتی اساساً مبتنی بر گفتگو با همکاران مختلف است که توسط مقالات و گزارش‌های آنلاین تأیید شده‌اند. این مردان و زنان هم به نمایندگی و هم درگیر جوامع برمه ای هستند که در حال مبارزه هستند، بی سر و صدا پایه های خانه صلح آینده را به فراگیرترین معنا می سازند.

باپتیست ها در برمه: دویست سال همراهی

در سال 1813 باپتیست‌های آمریکایی آدونیرام و آن جادسون اولین مبلغان غربی بودند که در برمه مستقر شدند و تأثیر گذاشتند. آدونیرام همچنین فرهنگ لغت زبان برمه ای را گردآوری کرد و کتاب مقدس را ترجمه کرد. علیرغم بیماری، زندان، جنگ و عدم علاقه در میان اکثریت بودایی، جودسون ها در یک دوره چهل ساله توانستند حضور باپتیست های ماندگاری را در برمه ایجاد کنند. سی سال پس از مرگ آدونیرام، برمه 63 کلیسای مسیحی، 163 مبلغ مذهبی و بیش از 7,000 نوکیش تعمید یافته داشت. میانمار اکنون پس از ایالات متحده آمریکا و هند سومین تعداد باپتیست در جهان است.

جادسون ها اظهار داشتند که آنها قصد داشتند «موعظه انجیل کنند، نه ضد بودیسم». با این حال، بیشتر رشد گله آنها از قبایل آنیمیست به جای اکثریت بودایی بود. به ویژه، نوکیشان از قوم کارن، یک اقلیت تحت آزار و اذیت با تعدادی از سنت های باستانی که به نظر می رسید بازتاب عهد عتیق است، آمده بودند. روایات عبادی آنها آنها را آماده کرده بود تا مسیحی را بپذیرند که با تعالیمی برای نجات آنها می آید.[3]

میراث جادسون در روابط بین ادیان برمه زنده است. امروز در برمه، مرکز تحقیقات جادسون در حوزه علمیه میانمار به عنوان بستری برای دانشمندان مختلف، رهبران مذهبی، و دانشجویان الهیات «برای توسعه گفت‌وگو و اقدامات برای رسیدگی به مسائل جاری برای بهبود جامعه ما» عمل می‌کند. از سال 2003، JRC مجموعه‌ای از انجمن‌ها را تشکیل داده است که بودایی‌ها، مسلمانان، هندوها و مسیحیان را گرد هم می‌آورد تا «دوستی، درک متقابل، اعتماد متقابل و همکاری متقابل ایجاد کند». (اخبار و فعالیت ها، وب سایت)

انجمن ها اغلب جنبه کاربردی نیز داشتند. به عنوان مثال، در سال 2014، این مرکز میزبانی آموزشی برای آماده سازی 19 فعال چندمذهبی برای روزنامه نگاری یا خدمت به عنوان منبع برای آژانس های رسانه ای داشت. و در 28 آگوست 2015 بیش از 160 معلم و دانش آموز در گفتگوی آکادمیک بین ITBMU (دانشگاه بین المللی مبلغ بودایی تراوادا) و MIT (موسسه الهیات میانمار) با موضوع "ارزیابی انتقادی آشتی از دیدگاه بودایی و مسیحی" شرکت کردند. این گفتگو سومین مورد از مجموعه ای است که برای تعمیق درک متقابل بین جوامع طراحی شده است.

برای اکثر 20th قرن برمه از مدل آموزشی که دولت استعماری بریتانیا تعبیه کرده بود پیروی کرد و تا حد زیادی تا استقلال در سال 1948 ادامه یافت. در طی چندین دهه بعد، یک سیستم آموزشی عمدتا ملی شده و فقیرشده، برخی از برمه ها را با تحقیر هویت های قومی از خود بیگانه کرد، اما توانست به ویژه برای گروه های نخبه دوام بیاورد. با این حال، پس از نهضت دموکراسی 1988، نظام آموزشی ملی تا حد زیادی در طول دوره های طولانی سرکوب دانش آموزان نابود شد. در طول دهه 1990، دانشگاه‌ها برای دوره‌هایی که مجموعاً حداقل پنج سال بود تعطیل شدند و در زمان‌های دیگر سال تحصیلی کوتاه شد.

از زمان آغاز به کار خود در سال 1927، سازمان مادر JRC موسسه الهیات میانمار (MIT) تنها برنامه های درجه الهیات را ارائه کرده بود. با این حال، در سال 2000، در پاسخ به چالش ها و نیازهای آموزشی کشور، حوزه علمیه برنامه هنرهای لیبرال را به نام لیسانس هنر در مطالعات دینی (BARS) راه اندازی کرد که مسلمانان و بوداییان و مسیحیان را به خود جذب کرد. این برنامه با تعدادی برنامه نوآورانه دیگر از جمله MAID (کارشناس ارشد هنر در مطالعات بین ادیان و گفتگو) دنبال شد.

کشیش کارین کارلو یک کاپیتان بازنشسته پلیس شهر نیویورک است که به واعظ، معلم و مبلغ باپتیست تبدیل شده است و در اواسط سال 2016 چندین ماه را در مدرسه علمیه Pwo Karen در نزدیکی یانگون در برمه تدریس می کند. (کارلو، 2016) در مقایسه با 1,000 دانشجوی مدرسه علمیه میانمار، حوزه علمیه او یک پنجم وسعت است، اما همچنین به خوبی تثبیت شده است، که در سال 1897 به عنوان «مدرسه کتاب مقدس زنان کارن» شروع به کار کرد. علاوه بر الهیات، کلاس ها شامل زبان انگلیسی، مهارت های کامپیوتری و فرهنگ کارن است.[4]

گروه قومی کارن که تعداد آنها حدود 7 میلیون نفر است، به شدت از درگیری و محرومیت تحت سیاست های "برمان سازی" که برای به حاشیه راندن آنها طراحی شده است، آسیب دیده است. این رنج بیش از چهار دهه به طول انجامیده است و تأثیر قابل توجهی بر اجتماعی شدن داشته است. به عنوان مثال، که توسط مادربزرگ خود در این دوره بی ثباتی بزرگ شده بود، به رئیس فعلی حوزه علمیه کشیش دکتر سو تیهان آموزش داده شد که در صورت حمله سریع غذا بخورد و همیشه برنج را در جیب خود حمل کند تا بتواند در جنگل ها با غذا خوردن زنده بماند. هر روز چند دانه (ارتباط شخصی با کی. کارلو)

بین سال‌های 1968 و 1988 هیچ خارجی اجازه ورود به برمه را نداشت و این انزوا منجر به انجماد الهیات باپتیست در زمان شد. مناقشات الهیاتی مدرن مانند مسائل دگرباشان جنسی و الهیات آزادی ناشناخته بودند. با این حال، در دهه‌های گذشته، اگر نه در سطح کلیسای محلی، که به شدت محافظه‌کار باقی می‌ماند، در میان حوزویان بسیار دیده شده است. کشیش کارلو با تاکید بر اینکه "گفتگو ذاتی ایمان مسیحی است" گفتمان صلح آفرینی و پسااستعماری را به برنامه درسی حوزه علمیه آورد.

کشیش کارلو جنبه های استعماری داستان آدونیرام جادسون را تشخیص داد اما نقش او را در تأسیس کلیسا در برمه پذیرفت. او به من گفت: «به شاگردانم گفتم: عیسی آسیایی بود. می‌توانید جادسون را جشن بگیرید، در حالی که ریشه‌های آسیایی ایمان مسیحی را نیز بازیابی کنید.» او همچنین یک کلاس «با استقبال خوب» در مورد کثرت گرایی دینی تدریس کرد و تعدادی از دانش آموزان ابراز علاقه کردند که با مسلمانان گفتگو کنند. در سطح دینی آنها توافق کردند که "اگر روح القدس را نمی توان مقید به دین کرد، روح القدس با مسلمانان نیز صحبت می کند."

کشیش کارلو همچنین به سمیناران خود از آثار کشیش دانیل باتری، نویسنده و مربی معروف وابسته به وزارتخانه‌های بین‌المللی، که به سراسر جهان سفر می‌کند تا جوامع را در زمینه تحول درگیری، عدم خشونت و ایجاد صلح آموزش دهد، آموزش داد. حداقل از سال 1989، کشیش باتری برای ارائه جلسات گروهی در مورد تجزیه و تحلیل تعارض، درک سبک های تعارض شخصی، مدیریت تغییر، مدیریت تنوع، پویایی قدرت و درمان تروما از برمه بازدید کرده است. او اغلب متون عهد عتیق و جدید را برای هدایت گفتگو می بافد، مانند 2 سموئیل 21، استر 4، متی 21 و اعمال رسولان 6: 1-7. با این حال، او همچنین به طرز ماهرانه ای از متون سنت های مختلف استفاده می کند، همانطور که در مجموعه دو جلدی خود با عنوان «صلح آفرینی عادلانه بین ادیان» با 31 مدل رهبری عدالت اجتماعی از سراسر جهان منتشر شده است. (باتری، 2008)

دانیل بوتری با توصیف ادیان ابراهیمی به عنوان خواهر و برادر در تضاد، با جامعه مسلمان از نیجریه تا هند و دیترویت تا برمه درگیر شده است. در سال 2007، بیش از 150 دانشمند مسلمان اعلامیه ای با عنوان «کلام مشترک بین ما و شما» صادر کردند که به دنبال شناسایی مشترکات برای ایجاد روابط صلح آمیز بین ادیان بود.[5] کلیسای باپتیست آمریکا نیز مجموعه ای از کنفرانس های باپتیست مسلمان را پیرامون این سند ترتیب داده است. علاوه بر گنجاندن این مطالب، باتری با مشارکت «بسیار موفق» با امام ال ترک از شورای رهبری بین ادیان مترو دیترویت، متون مسیحی و مسلمان را در مورد صلح سازی در جریان آموزش در دسامبر 2015 در مسجد IONA در دیترویت مطابقت داد. در ده روز آموزش، آمریکایی‌های مختلف از بنگلادش تا اوکراین، متونی را به اشتراک گذاشتند که بر عدالت اجتماعی تمرکز داشت، حتی از جمله «خطبه بر کوه» به عنوان «جهاد عیسی». (Buttry 2015A)

رویکرد "صلح آفرینی عادلانه بین ادیان" باتری بر اساس 10 اصل جنبش "صلح آفرینی عادلانه" که توسط همکار باپتیستش گلن استاسن توسعه یافته است، الگوبرداری شده است. (استاسن، 1998)

دانیل باتری در طول سفرهای خود به عنوان مشاور، در مورد تلاش های خود در مناطق مختلف درگیری وبلاگ می نویسد. یکی از سفرهای او در سال 2011 ممکن است دیدار از روهینگیا بوده باشد[6]. همه مشخصات از حساب پاک شده است، اگرچه به نظر می رسد توضیحات کاملاً مطابقت دارد. این حدس و گمان است. اما در موارد دیگر، او در گزارش های عمومی خود از برمه مشخص تر است. در فصل 23 ("آنچه شما می گویید بی ارزش است"، در ما جوراب هستیمصلح‌ساز داستان یک جلسه آموزشی در شمال برمه را روایت می‌کند، جایی که ارتش در حال کشتن شورشیان قومی (قومیت نامشخص) بود. در بیشتر موارد، دانش‌آموزان برمه‌ای به مربی خود بسیار احترام می‌گذارند تا جایی که جرأت ابراز نظرات مستقل را ندارند. همچنین، همانطور که او می نویسد، «ترس زیادی از ارتش وجود داشت، بنابراین اکثر مردم از گفتن چیزی در کارگاه تردید داشتند. شرکت‌کنندگان یک «منطقه راحت» بسیار کوچک داشتند و فاصله چندانی با «منطقه هشدار» نداشت که تنها نگرانی، حفظ خود بود. با این حال، باتری از دانش‌آموزی می‌گوید که او را کاملاً احساسی به چالش کشید و گفت که تاکتیک‌های غیرخشونت‌آمیز فقط همه آنها را به قتل می‌رساند. پس از اندکی تأمل، مربیان توانستند با اشاره به شجاعت غیرمعمول پرسشگر، آن را برگردانند. "چه چیزی به شما چنین قدرتی می دهد؟" آنها پرسیدند. آنها به پرسشگر قدرت دادند و با خشم او از بی عدالتی ارتباط برقرار کردند و در نتیجه از انگیزه های عمیق بهره بردند. هنگامی که آنها چندین ماه بعد به منطقه بازگشتند، متوجه شدند که برخی از تاکتیک‌های غیرخشونت‌آمیز در واقع با موفقیت با فرمانده ارتش که با برخی تسهیلات موافقت کرده بود، آزمایش شده است. شرکت کنندگان در کارگاه گفتند که این اولین بار است که با ارتش اشغالگر برمه به هر نوع پیروزی دست یافته اند. (باتری، 2015)

علیرغم سیاست های رسمی، درگیری و فقر ممکن است به حفظ احساس قوی وابستگی متقابل، اگر نگوییم همبستگی، کمک کرده باشد. گروه ها برای بقا به یکدیگر نیاز داشته اند. رهبران روهینگیا که من با آنها مصاحبه کرده‌ام، دوره‌ای را به یاد می‌آورند که 30 سال پیش ازدواج‌ها و تعاملات رایج‌تر بود (کارول، 2015). کارین کارلو به من گفت که مسجدی درست در کنار ورودی شهرک تنها در یانگون وجود دارد، و گروه‌های مختلف هنوز در بازارهای فضای باز تجارت می‌کنند و در هم می‌آیند. او همچنین اظهار داشت که معلمان مسیحی و دانش‌آموزان حوزه علمیه از مرکز محلی بودایی برای مراقبه دیدن خواهند کرد. برای همه باز بود.

در مقابل، او اظهار داشت که همکاران اکنون می ترسند که با تغییرات سیاسی، اختلالات جهانی شدن ممکن است این حس وحدت جمعی را به چالش بکشد، زیرا هنجار خانواده خانواده های چند نسلی را مختل می کند. پس از دهه‌ها سرکوب دولتی و نظامی، تعادل بین حفظ سنت‌ها و گشودن به دنیای گسترده‌تر برای بسیاری از برمه‌ای‌ها، چه در برمه و چه در دیاسپورا، نامشخص و حتی ترسناک به نظر می‌رسد.

دیاسپورا و مدیریت تغییر

از سال 1995، کلیسای باپتیست میانمار[7] در یک ساختمان بزرگ تودور در خیابانی سرسبز در گلندیل، نیویورک مستقر شده است. بیش از 2,000 خانواده کارن در کلیسای باپتیست Tabernacle (TBC) در اوتیکا حضور دارند، اما MBC مستقر در شهر نیویورک برای نماز یکشنبه در اکتبر 2016 مملو از جمعیت بود. برخلاف کلیسای Utica، جماعت MBC از نظر قومی متنوع است، با Mon و Kachin. و حتی خانواده های برمه ای به راحتی با کارن مخلوط می شوند. مرد جوانی به من می گوید که پدرش بودایی و مادرش مسیحی است، و علیرغم تردیدهای جزئی، پدرش با انتخابی که در انتخاب کلیسای باپتیست انجام داده، آشتی کرده است. جماعت «ما با هم جمع می‌شویم» و «عظمت شگفت‌انگیز» را به زبان برمه‌ای می‌خوانند، و کشیش یو میو ماو، وزیر دیرینه‌شان، در مقابل مجموعه‌ای از سه گیاه ارکیده سفید، خطبه خود را آغاز می‌کند.

نکات تاکیدی به زبان انگلیسی به من اجازه داد تا حدی خطبه را دنبال کنم، اما یکی از اعضای جماعت و خود کشیش نیز معانی او را توضیح دادند. موضوع خطبه «دانیل و شیرها» بود که کشیش ماو برای روشن کردن چالش ایستادن بر فرهنگ و ایمان، چه تحت ظلم نظامی در برمه و چه غوطه ور در مزاحمت های فرهنگ جهانی شده غربی، از آن استفاده کرد. جالب اینجاست که دعوت به تمسک به سنت نیز با تعدادی از اظهارات قدردانی از کثرت گرایی مذهبی همراه بود. کشیش ماو اهمیت «قبله» را در خانه‌های مسلمانان مالزی توصیف کرد تا در همه حال به آن‌ها یادآوری کند که چگونه دعاهایشان را به سوی خدا هدایت کنند. او همچنین بیش از یک بار شاهدان یهوه را به خاطر تعهد عمومی آنها به ایمانشان تحسین کرد. پیام ضمنی این بود که همه ما می توانیم به یکدیگر احترام بگذاریم و از یکدیگر یاد بگیریم.

اگرچه کشیش ماو نمی‌توانست فعالیت‌های بین‌ادیانی را که جماعتش در آن شرکت کرده بود توصیف کند، اما پذیرفت که در ۱۵ سالی که در شهر نیویورک بوده است، افزایش فعالیت‌های بین‌ادیانی را پاسخی به ۱۱ سپتامبر می‌داند. او موافقت کرد که می توانم غیر مسیحیان را برای بازدید از کلیسا بیاورم. او در مورد برمه ابراز خوش بینی محتاطانه کرد. او مشاهده کرد که وزیر امور مذهبی همان مرد نظامی بود که در دولت های قبلی خدمت می کرد، اما به نظر می رسید که اخیراً نظرش تغییر کرده است و کار وزارت خود را طوری تطبیق داده است که در نهایت نه تنها بودایی ها، بلکه سایر ادیان در برمه را شامل شود.

باپتیست ها و گرایش های صلح آمیز

به نظر می رسد مدارس الهیات برمه، به ویژه باپتیست ها، ارتباط بسیار قوی بین اعتمادسازی بین مذهبی و ایجاد صلح برقرار کرده اند. همپوشانی قوی بین قومیت و هویت مذهبی باپتیست ممکن است به ادغام این دو کمک کرده باشد و نتایج سازنده ای برای رهبری مبتنی بر ایمان در فرآیند صلح به همراه داشته باشد.

زنان تنها 13 درصد برمه ای ها را تشکیل می دهند که در روند صلح ملی مشارکت دارند، که مسلمانان روهینگیا را نیز مستثنی می کند. (نگاه کنید به جوزفسون، 2016، برنده، 2015) اما با حمایت دولت استرالیا (به ویژه AUSAid)، شبکه صلح N، یک شبکه چند کشوری از حامیان صلح، برای ارتقای رهبری زنان در سراسر آسیا کار کرده است. (نگاه کنید به N Peace Fellows در http://n-peace.net/videos ) در سال 2014، این شبکه دو فعال برمه ای را با کمک هزینه تحصیلی تجلیل کرد: می کان چان نون (یک قومیت مون) و وای وای نو (یک رهبر روهینگیا). متعاقباً این شبکه از یک راخین قومی که به ارتش آزادیبخش آراکان و چندین کاچین وابسته به کلیسا مشاوره می‌دهد، از جمله دو زن برمه‌ای که گروه‌های قومی را در روند صلح ملی راهنمایی می‌کنند و وابسته به بنیاد شالوم، یک سازمان غیردولتی مستقر در برمه، که توسط کشیش باپتیست ارشد کشیش دکتر بنیان‌گذاری شده است، تجلیل کرد. Saboi Jum و تا حدودی توسط سفارت نروژ، یونیسف و مرسی کورپس تامین مالی شده است.

پس از افتتاح یک مرکز صلح با بودجه دولت ژاپن، بنیاد شالوم در سال 2002 انجمن میانجی ملیت‌های قومی میانمار را تشکیل داد و در سال 2006 گروه‌های همکاری بین ادیان را تشکیل داد. در سال 2015، بنیاد تأکید زیادی بر نیازهای ایالت کاچین داشت. پروژه نظارت بر آتش بس که تا حدی از طریق رهبران مذهبی مختلف و پروژه فضای گفتگو برای ایجاد حمایت از روند صلح کار می کند. این ابتکار شامل 400 برمه ای مختلف بود که در نماز بین ادیان در 8 سپتامبر 2015 تقریباً در همه بخش های برمه به جز ایالت راخین شرکت کردند. گزارش سالانه بنیاد برای آن سال، 45 فعالیت بین ادیانی مانند جشنواره ها و سایر رویدادهای اجتماعی را با 526 رویداد درگیری جوانان بودایی، و 457 و 367 مورد برای مسیحیان و مسلمانان، با برابری جنسیتی نزدیک، به خود اختصاص داده است. [8]

کاملاً واضح است که باپتیست ها نقش رهبری را در گفتگوی بین ادیان و برقراری صلح در برمه بر عهده گرفته اند. با این حال، گروه های مذهبی دیگر نیز در حال پیشرفت هستند.

پلورالیسم یا جهانی شدن گفتگوی ادیان؟

تعدادی از گروه های بین المللی در واکنش به افزایش بیگانه هراسی و آزار و اذیت مذهبی علیه روهینگیاها در سال 2012، با رهبران محلی تماس گرفته اند. در آن سال، Religions for Peace سال 92 خود را افتتاح کردnd فصل در برمه.[9] این امر با رایزنی‌های اخیر در ژاپن، توجه و حمایت سایر بخش‌های منطقه‌ای را نیز جلب کرد. "کنفرانس جهانی از ادیان برای صلح در ژاپن متولد شد RFP بین المللی "ژاپن میراث منحصر به فردی برای کمک به رهبران مذهبی در کشورهای بحران زده دارد." این هیئت حتی شامل اعضای گروه بودایی افراطی Ma Ba Tha نیز بود. (ASG، 2016)

وابسته به مرکز اسلامی میانمار، عضو بنیانگذار الحاج یو آی لوین در سپتامبر 2016 در مورد تلاش های انجام شده توسط RFP Myanmar Myint Swe به من گفت. مسلمانان و اعضای بودایی با جوامع مربوطه خود برای ارائه کمک‌های بشردوستانه به جمعیت‌های آسیب‌پذیر، به‌ویژه کودکانی که تحت تأثیر درگیری قرار گرفته‌اند، کار می‌کنند.

U Myint Swe، اعلام کرد که «در پاسخ به افزایش ناسیونالیسم و ​​تنش‌های جمعی در میانمار، RfP میانمار پروژه جدیدی را «به استقبال دیگری» در مناطق هدف راه‌اندازی کرد. شرکت کنندگان فعالیت های حل تعارض و پل سازی جامعه را آماده کردند. در 28-29 مارس 2016، U Myint Swe، رئیس RfP میانمار و کشیش Kyoichi Sugino، معاون دبیرکل RfP International، از سیتوه، ایالت راخین، میانمار، "صحنه خشونت های بزرگ بین جمعی" بازدید کردند.

معمولاً مسلمانان برمه ای از زبان بی ادبانه در مورد «خشونت جمعی» حمایت نمی کنند، زیرا بودایی های افراطی آزار و اذیت اقلیت روهینگیا را به خاطر می بندند. الحاج یو آی لوین افزود کهRFP میانمار می‌داند که با روهینگیایی‌ها نه تنها به دلایل بشردوستانه، بلکه باید منصفانه و منصفانه مطابق با قوانینی مطابق با هنجارها و استانداردهای بین‌المللی رفتار شود. RFP میانمار از دولت داو آنگ سان سوچی در برقراری حکومت قانون و حقوق بشر حمایت خواهد کرد. به تدریج، در نتیجه، حقوق بشر و عدم تبعیض بر اساس نژاد و مذهب به دنبال خواهد داشت.»

چنین تفاوت دیدگاه‌ها و پیام‌رسانی باعث توقف ادیان برای صلح در میانمار نشده است. با یک کارمند حقوق بگیر اما بدون حمایت دولتی، در سال 2014 شاخه توانمندسازی زنان «شبکه زنان با ایمان» وابسته به شبکه جهانی زنان با ایمان را راه اندازی کرد. در سال 2015، گروه‌های جوانان و زنان، پاسخ داوطلبانه به سیل را در مکتیلا، در ایالت راخین که از نظر قومی قطبی شده است، سازماندهی کردند. اعضا کارگاه هایی را به میزبانی مؤسسه الهیات میانمار برگزار کردند و همچنین در جشن های مذهبی یکدیگر از جمله جشن میلاد پیامبر و دیوالی هندو شرکت کردند.

به همراه همکارش U Myint Swe، از الحاج یو آی لوین خواسته شده است که به کمیسیون مشورتی بحث برانگیز جدید بپیوندد که وظیفه ارزیابی "مسائل راخین" از جمله مسئله روهینگیا را بر عهده دارد و برخی به دلیل عدم فشار بر موضوع مورد انتقاد قرار گرفته اند. قوانین نژادی و مذهبی مشکل ساز که حقوق روهینگیا را هدف قرار می دهد. (اکبر 2016) با این حال، آی لوین به من گفت که او با هزینه خود کتابی را در رد قوانین مشکل‌ساز نژاد و مذهب نوشته و توزیع کرده است. برای از بین بردن برخی از باورهای زیربنای افزایش اسلام هراسی، او سعی کرد به همکاران بودایی خود اطمینان دهد. او با مخالفت با دیدگاه تاریخی که به طور گسترده مشترک است مبنی بر اینکه مسلمانان ناگزیر ملت‌های بودایی را تسخیر می‌کنند، نشان داد که «دعوه» یا فعالیت تبلیغی اسلامی که به درستی درک شود نمی‌تواند شامل اجبار باشد.

شرکت کنندگان Religions for Peace همچنین به ایجاد تعدادی از مشارکت ها کمک کردند. به عنوان مثال، در سال 2013 به نمایندگی از شبکه بین المللی بودایی های درگیر (INEB)، جنبش بین المللی برای یک جهان عادلانه (JUST) و ادیان برای صلح (RfP) آقای آی لوین به تشکیل ائتلافی از رهبران مسلمان و بودایی کمک کرد. از سراسر منطقه گرد هم می آیند تا اعلامیه Dusit 2006 را تأیید کنند. این اعلامیه از سیاستمداران، رسانه ها و مربیان می خواهد که نسبت به تفاوت های مذهبی منصفانه رفتار کنند و احترام بگذارند. (وبلاگ پارلمان 2013)

در سال 2014، Interfaith for Children در حمایت از حمایت از کودکان، بقا و آموزش گرد هم آمدند. اعضای بودایی، مسیحی، هندو و مسلمان این گروه با حمایت شریک مذهبی برای صلح، سازمان راتانا متا (RMO) نیز پیش از انتخابات سال 2015 بیانیه‌ای ارائه کردند که جامعه‌ای بردبار و احترام به تنوع مذهبی و قومی را متصور است. برتراند باینول از یونیسف اظهار داشت: «بسیاری از آینده میانمار بستگی به این دارد که جامعه میانمار اکنون می‌تواند برای کودکان انجام دهد. انتخابات آتی نه تنها برای متعهد شدن به سیاست‌ها، اهداف و منابع جدید برای کودکان، بلکه برای تأکید بر ارزش‌های صلح و مدارا که برای رشد هماهنگ آنها بسیار ضروری است، لحظه‌ای عالی است.»

جوانان برمه ای در «شبکه جهانی جوانان بین ادیان» ادیان برای صلح شرکت کرده اند و خواستار ایجاد پارک های صلح، آموزش حقوق بشر، و همچنین فرصت هایی برای تبادل جوانان به عنوان وسیله ای برای مشارکت جهانی و تحرک اجتماعی هستند. اعضای جوانان آسیایی «مرکز مطالعات تطبیقی ​​ادیان و فرهنگ‌های آسیا» را پیشنهاد کردند. [10]

شاید به ویژه برای جوانان، گشایش جامعه برمه، زمان امیدواری را به همراه داشته باشد. اما در پاسخ، رهبران مذهبی مختلف نیز دیدگاه های خود را برای صلح، عدالت و توسعه ارائه می کنند. بسیاری از آنها چشم اندازهای جهانی را همراه با منابعی برای سرمایه گذاری در اقتصاد اخلاقی در حال مبارزه برمه به ارمغان می آورند. چند نمونه در ادامه می آید.

کارآفرینان صلح: ابتکارات بودایی و مسلمان

استاد دارما هسین تائو

استاد هسین تائو از والدینی نژاد چینی در برمه علیا به دنیا آمد اما در کودکی به تایوان نقل مکان کرد. از آنجایی که او به استاد بودایی با تمرین اصلی چان تبدیل شد، ارتباطی با سنت‌های تراوادا و وجرایانا، که هم توسط پدرسالار اعظم برمه و هم نسل نینگما کاتوک بودایی تبتی به رسمیت شناخته شده بود، حفظ کرد. او بر زمینه مشترک همه مکاتب بودایی تأکید می کند، شکلی از عمل که او از آن به عنوان «وحدت سه وسیله نقلیه» یاد می کند.

استاد تائو از زمانی که در سال 1985 از یک عقب نشینی طولانی بیرون آمد، نه تنها یک صومعه پیدا کرد، بلکه مجموعه ای از پروژه های صلح ساز رویایی را نیز آغاز کرد که برای ارتقای هارمونی بین جمعی طراحی شده بودند. همانطور که او در وب‌سایت خود می‌گوید: «با بزرگ شدن در یک منطقه جنگی، باید خودم را وقف از بین بردن رنج ناشی از درگیری کنم. جنگ هرگز نمی تواند صلح بیاورد. تنها صلح بزرگ قادر به حل منازعات بزرگ است.» [11]

به نظر می رسد استاد تائو با تراوش آرامش، اعتماد به نفس و شفقت، صرفاً برای دوست یابی کار می کند. او به عنوان سفیر وحدت بین ادیان به طور گسترده سفر می کند و به مؤسسه ایلیا وابسته است. الیجا که توسط خاخام دکتر آلون گوشن-گوتشتاین در سال 1997 تأسیس شد، «کار بین ادیان را از یک پلت فرم آکادمیک، با رویکردی از بالا به پایین به عدالت اجتماعی، «از سران مذاهب شروع می‌کند، با علما ادامه می‌دهد و به جامعه می‌رسد. ” استاد تائو همچنین میزگردهایی را در کنفرانس های پارلمان جهانی ادیان رهبری کرده است. در اواخر تابستان 2016 طی یک سری گفتگوهای بین ادیان با او در سازمان ملل ملاقات کردم.

او یک مجموعه گفتگوی مسلمان و بودایی را راه اندازی کرد که به گفته وب سایت او "ده بار در 12 شهر مختلف برگزار شده است." [XNUMX] او مسلمانان را «اگر سیاسی نشوند مردم مهربان» می‌بیند و دوستانی در ترکیه دارد. او «پنج دستور بودیسم» را در استانبول ارائه کرده است. استاد تائو مشاهده کرد که همه ادیان می توانند توسط اشکال بیرونی فاسد شوند. او افزود که برای برمه ای ها، ملی گرایی کمتر از هویت قومی اهمیت دارد.

در سال 2001 استاد تائو "موزه ادیان جهان" را با برنامه های درسی گسترده برای ترویج "یادگیری زندگی" در تایوان افتتاح کرد. او همچنین تلاش های خیریه را توسعه داده است. خانواده جهانی عشق و صلح او یک پرورشگاه در برمه و همچنین یک "مزرعه بین المللی اکو" در ایالت شان برمه ایجاد کرده است که محصولات با ارزشی مانند سیترونلا و وتیور را فقط با استفاده از دانه ها و گیاهان غیر GMO کشت می کند. [13]

استاد هسین تائو در حال حاضر یک "دانشگاه ادیان جهانی" بین ادیانی را برای آموزش هماهنگی اجتماعی و معنوی در تئوری و عمل پیشنهاد می کند. همانطور که او به من گفت، «اکنون فناوری و تأثیرات غربی همه جا هستند. همه همیشه با تلفن همراه هستند. اگر ما کیفیت فرهنگی خوبی داشته باشیم، ذهن ها را پاک می کند. اگر فرهنگ را از دست بدهند، اخلاق و شفقت را نیز از دست می دهند. بنابراین ما تمام متون مقدس را در مدرسه دانشگاه صلح آموزش خواهیم داد.»

از بسیاری جهات، پروژه‌های استاد دارما به موازات کار مرکز تحقیقات جادسون حوزه علمیه میانمار اجرا می‌شوند، با چالش اضافی شروع همه چیز از صفر.

امام مالک مجاهد

امام مالک مجاهد، رئیس مؤسس ساند ویژن است. این سازمان در سال 1988 در شیکاگو تأسیس شد و یک سازمان غیرانتفاعی است که محتوای رسانه‌های اسلامی از جمله برنامه‌های رادیو اسلام را توسعه می‌دهد و در عین حال صلح و عدالت را ترویج می‌کند. امام مجاهد گفت و گو و همکاری را ابزار عمل مثبت می دید. او در شیکاگو به کلیساها، مساجد و کنیسه ها پیوسته بود که با هم برای تغییر مدنی همکاری می کردند. وی خاطرنشان کرد: ایلینوی قبلاً از نظر مراقبت های بهداشتی در رتبه 47 در بین ایالت ها قرار داشت. امروز، به لطف قدرت گفت‌وگوی ادیان... در عمل، جایگاه دوم را در کشور دارد.» (مجاهد 2011)

به موازات این تلاش های محلی، امام مجاهد ریاست گروه ویژه برمه را بر عهده دارد که برنامه اصلی سازمان غیردولتی عدالت برای همه است. او با الگوبرداری از تلاش‌های قبلی‌اش از طرف بوسنیایی‌ها در جریان «پاکسازی قومی» در سال 1994، کمپین‌های حمایتی را برای کمک به اقلیت‌های مسلمان در برمه ایجاد کرده است.

امام مالک در مورد حقوق اقلیت ها در برمه و با انتقاد از پیشنهادهای دولت جدید در آوریل 2016 به راهبان افراطی، خواستار حمایت کامل از تکثرگرایی و آزادی مذهبی شد. اکنون زمان آن است که برمه به روی همه برمه ای ها باز باشد. (مجاهد 2016)

امام مجاهد از زمان احیای مجلس مذاهب جهان در سال 1993 با نهضت بین المللی بین ادیان فعال بوده است. وی به مدت پنج سال، تا ژانویه 2016، به عنوان رئیس پارلمان خدمت کرد. پارلمان برای "مراقبت از ادیان و ملل که با هم هماهنگ برای خیر بشریت کار می کنند" کار می کند و کنفرانس های دوسالانه حدود 10,000 شرکت کننده متنوع از جمله استاد هسین را جذب می کند. تائو، همانطور که در بالا ذکر شد.

در می 2015، پارلمان از سه راهب برمه ای در کنفرانس سه روزه اسلو برای پایان دادن به آزار و شکنجه روهینگیا در میانمار تقدیر کرد. سازمان دهندگان جایزه جهانی هارمونی با هدف ارائه تقویت مثبت به بودایی ها و تشویق آنها به انکار جنبش ضد اسلامی ما با تاها راهب U Wirathu بودند. این راهبان U Seindita، بنیانگذار بنیاد نور آسیا، U Zawtikka، و U Withudda بودند که در حملات مارس 2013 به صدها مرد، زن و کودک مسلمان در صومعه خود پناه دادند.

پس از سالها کار در پشت صحنه برای اطمینان از اینکه رهبران بودایی مانند دالایی لاما علیه تحریف بودیسم و ​​آزار و اذیت روهینگیا صحبت خواهند کرد، در ژوئیه 2016 خوشحال شد که سرانجام شاهد انکار سانگه (شورای دولتی بودایی) بود. و افراط گرایان ما با تا را رد کرد.

همانطور که او در مراسم اهدای جوایز مشاهده کرد، "بودا اعلام کرد که ما باید همه موجودات را دوست داشته باشیم و از آنها مراقبت کنیم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: هیچ یک از شما مؤمن نیستید، مگر اینکه برای دیگری آرزو کنید که برای خود می خواهید. این آموزه‌ها در قلب همه ادیان ما قرار دارند، جایی که زیبایی دین ریشه دارد.» (میزیما نیوز 4 ژوئن 2015)

کاردینال چارلز ماونگ بو

در 14 فوریه 2015 چارلز ماونگ بو به دستور پاپ فرانسیس اولین کاردینال برمه شد. مدت کوتاهی پس از آن، او به وال استریت ژورنال گفت که می‌خواهد «صدایی برای بی‌صداها» باشد. او علناً با قوانین نژادی و مذهبی که در سال 2015 تصویب شد مخالفت کرد و گفت: «ما به صلح نیاز داریم. ما به آشتی نیاز داریم. ما به عنوان شهروندان یک ملت امید به یک هویت مشترک و مطمئن نیاز داریم... اما به نظر می‌رسید که این چهار قانون ناقوس مرگ این امید را به صدا درآوردند.»

درست بیش از یک سال بعد، کاردینال بو در تابستان 2016 یک تور بین المللی انجام داد تا توجه را به امید و فرصت های پس از انتخاب دولت جدید NLD جلب کند. او خبرهای خوبی داشت: به گفته او، در بحبوحه ظلم و ستم، کلیسای کاتولیک در میانمار به یک «کلیسای جوان و سرزنده» تبدیل شد. کاردینال بو گفت: «کلیسا از تنها سه اسقف به 16 اسقف نشین افزایش یافت. از 100,000 نفر، ما بیش از 800,000 مومن هستیم، از 160 کشیش به 800 کشیش، از 300 مذهبی اکنون 2,200 نفر مذهبی هستیم و 60 درصد آنها زیر 40 سال سن دارند.

با این حال، با وجود اینکه رنجی مشابه آزار و شکنجه روهینگیا ایجاد نمی کند، برخی از گروه های مسیحی در برمه در چند سال گذشته هدف قرار گرفته و کلیساها را سوزانده اند. کمیسیون آزادی مذهبی بین‌المللی ایالات متحده در گزارش سالانه خود در سال 2016 چندین مورد آزار و اذیت، به ویژه در ایالت کاچین و سیاست‌هایی را که نصب صلیب بر روی کلیساها را هدف قرار می‌دهند، گزارش کرد. USCIRF همچنین خاطرنشان کرد که درگیری های قومی طولانی مدت، "اگرچه ماهیت مذهبی ندارند، اما جوامع مسیحی و سایر ادیان را عمیقا تحت تاثیر قرار داده است، از جمله با محدود کردن دسترسی آنها به آب تمیز، مراقبت های بهداشتی، بهداشت و بهداشت مناسب و سایر نیازهای اولیه." کاردینال بو نیز فساد را محکوم کرده است.

بو در خطبه‌ای در سال 2016 افزود: «کشور من از یک شب طولانی اشک و غم و اندوه به سپیده‌دمی جدید می‌آید. پس از تحمل مصلوب شدن به عنوان یک ملت، ما رستاخیز خود را آغاز می کنیم. اما دموکراسی جوان ما شکننده است و حقوق بشر همچنان مورد سوء استفاده و نقض قرار می گیرد. ما ملتی زخم خورده هستیم، ملتی در حال خونریزی. برای اقلیت های قومی و مذهبی، این امر به ویژه صادق است، و به همین دلیل است که من با تاکید بر این نکته نتیجه گیری می کنم که هیچ جامعه ای نمی تواند واقعاً دموکراتیک، آزاد و صلح آمیز باشد، اگر به تنوع سیاسی، نژادی و مذهبی احترام نگذارد - و حتی آن را جشن نگیرد. از حقوق اولیه بشری هر فرد، صرف نظر از نژاد، مذهب یا جنسیت محافظت کنید... من واقعاً معتقدم که کلید هماهنگی و صلح بین ادیان، اساسی ترین حقوق بشر، آزادی مذهب یا عقیده برای همه است.» (WorldWatch، می 2016)

کاردینال بو یکی از بنیانگذاران Religions for Peace میانمار است. در پاییز 2016، او به همراه آلیسا وحید، دختر رئیس جمهور سابق اندونزی، برای نوشتن یک Op Ed قوی که در وال استریت ژورنال (9/27/2016) منتشر شد و خواستار آزادی مذهبی در برمه و اندونزی شد، پیوست. آنها نسبت به منافع نظامی که به دنبال کنترل کشورهایشان هستند، هشدار دادند و خواستار حذف «مذهب» از اسناد هویتی شدند. به عنوان یک مشارکت مسیحی و مسلمان، آنها خواستار اصلاح هر دو وزارتخانه امور مذهبی خود شدند تا از همه سنت ها به طور یکسان محافظت شود. علاوه بر این، آنها افزودند، «اجرای قانون هماهنگی اجتماعی را در اولویت قرار داده است، حتی اگر به معنای سرکوب اقلیت ها باشد. این دیدگاه باید با اولویت جدیدی برای حمایت از آزادی مذهبی به عنوان یک حقوق بشر جایگزین شود...» (وال استریت ژورنال، 27 سپتامبر 2016)

مشارکت و پشتیبانی

مرکز بین‌المللی گفت‌وگوی بین‌ادیان و بین‌فرهنگی ملک عبدالله بن عبدالعزیز که توسط اتریش، اسپانیا و عربستان سعودی تأسیس شد، از برنامه‌های سازمان‌دهی شده توسط پارلمان جهانی ادیان و ادیان برای صلح حمایت می‌کند. آنها همچنین از "برنامه آموزشی سه ماهه برای جوانان در میانمار که شامل بازدید از اماکن مذهبی مذهبی است" همراه با کنفرانس های متعددی مانند گفتگوی سپتامبر 2015 بین مسلمانان و مسیحیان در یونان حمایت کرده اند. در ارتباط با آریا سماج، KAICIID کنفرانسی را در مورد "تصویر دیگری" در هند ارائه کرد که در آن ادغام برنامه های بین ادیان با آموزش و توسعه صلح برای اجتناب از "چارچوب های رقابتی" توصیه می شود. شرکت کنندگان همچنین خواستار ایجاد واژه نامه اصطلاحات مذهبی برای کمک به برقراری ارتباط و ترجمه بیشتر و آموزش معلمان شدند.

در آوریل 2015، KAICIID نشستی را با ASEAN و سایر سازمان‌های بین‌دولتی، سازمان‌های بشردوستانه و حقوق بشر منطقه‌ای، جامعه تجاری منطقه، و رهبران مذهبی منطقه‌ای سازمان‌دهی کرد که در مالزی گرد هم آمدند تا راه‌هایی را برای سازمان‌های جامعه مدنی و رهبران مذهبی برای مشارکت در بهبود روابط بودایی و مسلمانان در میانمار و منطقه... در بیانیه ای، میزگرد یادآور شد که از آنجایی که «اعلامیه حقوق بشر آسه آن شامل حمایت از حق آزادی مذهب است، نیاز مستمر به تسهیل تعامل و گفتگوی بین ادیان وجود دارد. در میانمار و منطقه گسترده تر». (KAIICID، 17 آوریل 2015)

KAICIID از رهبران مذهبی فعال اجتماعی از طریق کمک هزینه تحصیلی و جوایز حمایت کرده است. در مورد برمه، این به معنای به رسمیت شناختن رهبران جوان بودایی است که آماده ترویج کثرت گرایی مذهبی هستند.[14] (به عنوان مثال، یک کمک هزینه تحصیلی به راهب بودایی برمه ای Ven Acinna داده شد، که برای دکتری خود در مؤسسه تحصیلات تکمیلی بودایی و مطالعات پالی، دانشگاه Kelaniya در سریلانکا تحصیل می کرد. "او در طول تحصیل، در چندین کارگاه آموزشی مرتبط با مسائل اجتماعی شرکت کرده است. او بسیار متعهد به کارهای اجتماعی-مذهبی و ایجاد محیطی آرام در جامعه خود است، جایی که اکثریت بودایی و بخش بزرگی از جمعیت مسلمان میانمار در کنار هم زندگی می کنند.

کمک هزینه دیگری به آشین ماندالارلانکارا، بودایی جوانی که در صومعه ای برمه تدریس می کرد، پیشنهاد شد. او پس از شرکت در سمیناری درباره اسلام که توسط تام مایکل، کشیش کاتولیک و محقق مطالعات اسلامی از ایالات متحده برگزار شد، با رهبران مسلمان ملاقات کرد و «دوستی های زیادی ایجاد کرد. او همچنین یک دوره iPACE در مورد تحول درگیری و انگلیسی را در مرکز جفرسون در ماندالی گذراند. (همکاران KAIICID)

یک کمک هزینه تحصیلی دیگر به بنیانگذار انجمن Theravada Dhamma آمریکا داده شد، ارجمند Ashin Nyanissara یک معلم بودیسم و ​​یک انسان دوست، او "بنیانگذار کالج BBM در میانمار پایین است و مسئول ساخت یک سیستم آبرسانی است. که اکنون آب آشامیدنی تمیز را برای بیش از هشت هزار نفر از ساکنان و همچنین یک بیمارستان کاملاً مدرن در برمه فراهم می کند که به بیش از 250 نفر در روز خدمات ارائه می دهد.

از آنجایی که KAICIID کمک هزینه های بسیاری را به مسلمانان در کشورهای دیگر ارائه می دهد، ممکن است اولویت آن جستجوی بوداییان امیدوار کننده و موفق در برمه باشد. با این حال، می توان انتظار داشت که در آینده تعداد بیشتری از مسلمانان برمه توسط این مرکز تحت رهبری عربستان سعودی به رسمیت شناخته شوند.

به جز چند استثنا که قبلاً ذکر شد، مشارکت مسلمانان برمه در فعالیت های بین ادیان قوی نیست. دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است به این امر کمک کند. مسلمانان روهینگیا از سفر به داخل برمه منع شده‌اند و سایر مسلمانان نیز نگران هستند که در این زمینه اطلاعاتی کم داشته باشند. حتی در یانگون جهان وطن، یک مسجد در ماه رمضان 2016 به آتش کشیده شد. خیریه های مسلمان مدت هاست که کار در برمه ممنوع بوده است، و از زمان نوشتن این مقاله، موافقت نامه اجازه دادن به دفتر سازمان همکاری اسلامی (OIC) اجرا نشده است، هرچند انتظار می رود تغییر کند. موسسات خیریه ای که مایل به کمک به مسلمانان روهینگیا هستند، باید بطور مجزا با سایر خیریه هایی که به آنها اجازه دسترسی داده شده است، شریک شوند. علاوه بر این، در ایالت راخین، خدمات سیاسی به جامعه راخین نیز ضروری است. همه اینها منابع را از نهادسازی مسلمانان می گیرد.

یک سند فاش شده از برنامه های OSF جورج سوروس، که بودجه ای را برای مرکز امداد برمه برای شبکه سازی میان جامعه مدنی قومی فراهم کرده است، نشان دهنده تعهد محتاطانه به پرداختن به سوگیری از طریق آموزش متخصصان رسانه و ترویج یک سیستم آموزشی فراگیرتر است. و نظارت بر کمپین های ضد مسلمانان در رسانه های اجتماعی و حذف آنها در صورت امکان. این سند ادامه می‌دهد: «ما با دنبال کردن این مفهوم (ضد سخنان نفرت‌انگیز) هم جایگاه سازمانی خود در برمه و هم ایمنی کارکنان خود را به خطر می‌اندازیم. ما این خطرات را ساده نمی‌گیریم و این مفهوم را با احتیاط کامل اجرا خواهیم کرد.» (OSF، 2014) صرف نظر از سوروس، لوس، حقوق بشر جهانی، بودجه بسیار کمی مستقیماً به گروه های جامعه مدنی روهینگیا اختصاص یافته است. استثنای اصلی، شبکه صلح زنان تحسین برانگیز Wai Wai Nu - آراکان، به روهینگیا خدمت می کند، اما می تواند به عنوان یک شبکه حقوق زنان نیز طبقه بندی شود.

دلایل زیادی وجود دارد که چرا کمک کنندگان بین المللی تقویت مؤسسات مسلمان برمه ای را در اولویت قرار نداده اند یا نتوانسته اند به رهبران مسلمان دسترسی داشته باشند. اول از همه، ترومای جابجایی به این معنی است که نمی توان سوابق را نگه داشت و گزارش هایی را به کمک دهندگان نمی توان نوشت. دوم، زندگی در تعارض همیشه برای ایجاد اعتماد حتی در درون گروه تحت آزار و اذیت مفید نیست. ظلم ممکن است درونی شود. و همانطور که در سه سال گذشته مشاهده کرده ام، رهبران روهینگیا اغلب در رقابت با یکدیگر هستند. هویت آنها رسماً برای گفتمان عمومی غیرقابل قبول یا حداقل بسیار بحث برانگیز است. آنگ سان سوچی، علیرغم حق خود برای شناسایی، از سازمان های امدادرسان و دولت های خارجی خواسته است که حتی از نام آنها استفاده نکنند. آنها غیر شخص باقی می مانند.

و در سال انتخابات این لکه به همه مسلمانان برمه سرایت کرد. همانطور که USCIRF بیان کرد، در طول سال 2015، «ناسیونالیست‌های بودایی به طور مشخص نامزدها و احزاب سیاسی را «طرفدار مسلمانان» می‌نامیدند تا شهرت و قدرت انتخابی آنها را خدشه‌دار کنند. در نتیجه، حتی حزب برنده NLD در انتخابات به هیچ وجه از نامزدی مسلمان خودداری کرد. بنابراین، حتی برای مسلمانان غیر روهینگیا، حس محاصره وجود داشته است که ممکن است بسیاری از رهبران مسلمان را در نقش محتاطانه‌تر و منفعل‌تر نگه داشته باشد. (USCIRF، 2016)

در یک ارتباط شخصی (4 اکتبر 2016) مانا تون، همکار که در مدرسه علمیه میانمار تدریس می‌کند، بیان می‌کند که برنامه هنرهای لیبرال آنها فارغ از مذهب، قومیت و جنسیت دانش‌آموزان را می‌پذیرد و تعداد دانش‌آموزان بودایی تقریباً 10 تا 20 درصد است. تعداد دانشجویان - اما تعداد بسیار کمی از دانشجویان مسلمان، 3-5 دانشجو از 1300 دانشجو.

چرا اینقدر کم؟ به برخی از مسلمانان آموزش داده شده است که از موقعیت های اجتماعی که ممکن است مفاهیم حیا یا پاکی را به خطر بیندازند، اجتناب کنند. برخی ممکن است به دلیل ترس از «از دست دادن دین خود» از ثبت نام در یک مدرسه مسیحی اجتناب کنند. جزیره‌گرایی مسلمانان ممکن است در واقع گاهی از تفسیرهای خاصی از اسلام ناشی شود. با این حال، از آنجایی که جامعه مسلمانان در برمه، نه تنها از نظر قومی، بلکه از نظر مذهبی نیز بسیار متنوع است، شاید بهتر باشد چالش های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قابل توجهی را تعیین کننده تر در نظر بگیریم.

مقایسه شهر نیویورک

من این مقاله را با تحلیل تطبیقی ​​کار بین ادیان در نیویورک، با تأکید بر مشارکت مسلمانان بر اساس تجربه شخصی، پایان خواهم داد. هدف این است که تأثیر اسلام هراسی در اشکال مختلف آن و همچنین عوامل دیگری مانند فرهنگ و فناوری روشن شود.

از زمان حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001، مشارکت و همکاری بین ادیان در شهر نیویورک، هم در سطح رهبری و هم به عنوان یک جنبش مردمی مرتبط با خدمات داوطلبانه و ابتکارات عدالت اجتماعی گسترش یافته است. بسیاری از شرکت کنندگان حداقل در برخی مسائل از نظر سیاسی مترقی هستند و جوامع مسیحی انجیلی، یهودیان ارتدوکس و مسلمانان سلفی عموماً از این امر انصراف می دهند.

واکنش‌های اسلام‌هراسی ادامه پیدا کرده است، حتی در سال‌های اخیر افزایش یافته است، که توسط رسانه‌ها و گروه‌های ذینفع سیاسی خاص تقویت و تأمین مالی شده است. تنش‌های ژئوپلیتیکی و خشم نسبت به ظهور داعش، ظهور پوپولیسم ارتجاعی جناح راست و سوء تفاهم گسترده از هنجارهای اسلامی، واکنش‌ها را تداوم می‌بخشد. (CAIR، 2016)

تلقی از اسلام به عنوان یک تهدید وجودی در اروپا و همچنین ایالات متحده گسترش یافته است و پاسخی تنبیهی و ارتجاعی به حضور اقلیت بزرگی از مسلمانان ایجاد کرده است. جنبش‌های ضد مسلمانان در هند، خانه بزرگترین اقلیت مسلمان جهان با 150 میلیون جمعیت، و همچنین تایلند و سریلانکا گسترش یافته است. این روند بیگانه هراسی در مناطق خاصی از اتحاد جماهیر شوروی سابق و چین نیز آشکار است. رهبران سیاسی به نام پاکی دینی، درک غیرکثرت‌گرایانه از هویت ملی و ادعاهای امنیت ملی، اقلیت‌های مسلمان را قربانی می‌کنند.

در شهر نیویورک، نگرانی‌های امنیتی بر دیگر خطوط حمله «غلبه کرده است»، اگرچه تلاش‌های موازی نیز برای تغییر معیارهای سنتی حیا به عنوان ستم جنسیتی و توهین به آزادی صورت گرفته است. مساجد و دیگر سازمان‌های مسلمان مجبور شده‌اند در برابر کمپین‌های بدنام کردن در رسانه‌های اجتماعی و مطبوعات تبلوید، همراه با نظارت گسترده توسط سازمان‌های مجری قانون رقیب مقاومت کنند.

در این زمینه، گفتگو و همکاری بین ادیان، گشایش مهمی را در پذیرش اجتماعی ایجاد کرده است و به رهبران و فعالان مسلمان این امکان را می‌دهد تا از انزوای اجباری بیرون بیایند و دست‌کم هر از گاهی از طریق اقدام مدنی مشارکتی از وضعیت «قربانی» فراتر روند. فعالیت های بین ادیان شامل تلاش برای ایجاد اعتماد از طریق بحث های متنی در مورد ارزش های مشترک است. معاشرت در اعیاد مذهبی؛ ایجاد فضاهای امن و خنثی مانند انجمن برای حمایت متقابل بین همسایگان مختلف؛ و پروژه های خدماتی برای تغذیه گرسنگان، حمایت از صلح، حفاظت از محیط زیست و دیگر نگرانی های عدالت اجتماعی.

برای نشان دادن (اگر نه نقشه) چشم انداز محلی تعامل بین ادیان، به طور خلاصه دو پروژه را که به آنها وابسته بوده ام توضیح خواهم داد. هر دو را می توان به عنوان پاسخی به حملات 9 سپتامبر درک کرد.

اولین پروژه یک همکاری بین ادیان در واکنش به فاجعه 9 سپتامبر است، که ابتدا به عنوان مشارکت NYDRI وابسته به شورای کلیساهای شهر نیویورک شناخته شد و سپس توسط خدمات بین ادیان فاجعه نیویورک (NYDIS) جایگزین شد[11]. یکی از مشکلات تکرار اولیه، درک نادرست از ماهیت متنوع و غیرمتمرکز رهبری مسلمانان بود که منجر به حذف‌های غیرضروری شد. نسخه دوم، به رهبری پیتر گودایتیس از کلیسای اسقفی و با درجه بالایی از حرفه ای بودن مشخص شد، بسیار فراگیرتر نشان داد. NYDIS با آژانس‌های شهری همکاری کرد تا اطمینان حاصل کند که افراد و گروه‌های آسیب‌پذیر (از جمله مهاجران غیرقانونی) از شکاف‌های موجود در خدمات امدادی عبور نکنند. NYDIS یک "میزگرد نیازهای برآورده نشده" تشکیل داد که 15 میلیون دلار به اعضای مختلف جامعه کمک کرد، که نیازهای آنها توسط کارگران مورد از جوامع مذهبی مختلف ارائه شد. NYDIS همچنین از خدمات کشیش حمایت کرد و به "واپس‌های ناشی از فاجعه" پرداخت. پس از کاهش پرسنل خود، دوباره خدمات خود را در پی طوفان سندی در سال 5 بازسازی کرد و بیش از 2012 میلیون کمک کرد.

من یکی از اعضای هیئت مدیره NYDIS از ابتدای تأسیس آن بودم و نماینده حلقه اسلامی (ICNA Relief USA) با سابقه طولانی امداد رسانی در بلایا بودم. پس از ترک ICNA در پایان سال 2005، من برای چندین سال نماینده شبکه مشاوره مسلمانان بودم و به طور خلاصه به پروژه های داده های جامعه NYDIS پس از طوفان سندی کمک کردم. در سرتاسر این دوره، من تأثیر مثبت گنجاندن در کنار رهبران مذهبی را از سنت‌های مذهبی سازمان‌یافته‌تر و برنامه‌های ملی با منابع بالا دیدم. علیرغم فشار بر برخی از شرکا، به ویژه سازمان های یهودی آمریکایی، برای جدا شدن از گروه های مسلمان، اعتمادسازی و شیوه های حکمرانی خوب باعث شد که این همکاری ادامه یابد.

از سال 2005 تا 2007 «پروژه اتاق نشیمن»، تلاشی برای تقویت روابط بین سازمان‌های تأسیسی پیشرو یهودی و جامعه مدنی مسلمان نیویورک، با ناامیدی و حتی برخی تندی به پایان رسید. چنین شکاف‌هایی در سال 2007 در جریان حملات رسانه‌ای به همکاران مسلمان نزدیک خود مانند دبی آلمونتاسر، مدیر مؤسس مدرسه خلیل جبران افزایش یافت، زمانی که شرکای گفتگو نتوانستند به طور علنی از او دفاع کنند یا آشکارا دروغ‌ها و اظهارات نادرست را به چالش بکشند. واکنش بین ادیان به حملات سال 2010 به پارک 51 (به اصطلاح "مسجد در زمین صفر") بهتر بود، اما همچنان مختلط بود. گزارش‌های سال 2007 در مورد تحلیل‌های نادرست و گسترده پلیس از افراط‌گرایی مسلمانان با افشاگری‌هایی در سال‌های 2011-12 در مورد میزان نظارت پلیس بر رهبران مسلمان مستقر در نیویورک و مؤسسات اجتماعی دنبال شد. روابط با داوران قدرت سیاسی و فرهنگی شهر نیویورک آسیب دید.

در مقابل این پویایی، رهبری مسلمانان در نیویورک به دو اردوگاه تقسیم شده است. اردوگاهی که از نظر سیاسی سازگارتر است بر تعامل تأکید دارد، در حالی که اردوگاه فعال‌تر اصول را در اولویت قرار می‌دهد. می توان همگرایی امامان آفریقایی آمریکایی و فعالان عرب را که از یک سو به عدالت اجتماعی فکر می کنند، و از سوی دیگر تلاشگران مهاجر متنوع را تشخیص داد. با این حال، تفاوت های سیاسی و شخصیتی کاملاً متضاد نیستند. همچنین یک اردوگاه از نظر اجتماعی یا مذهبی محافظه کارتر از دیگری نیست. با این وجود، حداقل در سطح رهبری، روابط درون دینی مسلمانان بر سر انتخاب راهبردی بین «حقیقت گفتن با قدرت» و سنت احترام گذاشتن و ایجاد اتحاد در هر دو طرف راهروی سیاسی دچار مشکل شده است. پنج سال بعد، این بریچ بهبود نیافته است.

تفاوت های شخصیتی در این شکاف نقش داشت. با این حال، اختلافات واقعی در عقاید و ایدئولوژی در رابطه با رابطه مناسب با اقتدار دولت ایالات متحده ظاهر شد. بی اعتمادی در مورد انگیزه های کسانی که خود را در نزدیکی پلیس قرار داده بودند و به نظر می رسید با نیاز به نظارت گسترده موافق بودند، به وجود آمد. در سال 2012، یکی از حزب‌ها در اعتراض به حمایت وی از سیاست‌های مشکل‌ساز NYDP، صبحانه سالانه بلومبرگ شهردار نیویورک را بایکوت کرد. در حالی که این امر به ویژه در سال اول تحریم، توجه رسانه ها را به خود جلب کرد، اردوگاه های دیگر به حضور خود در این رویداد ادامه دادند، همانطور که اکثریت قاطع رهبران چند مذاهب از سراسر شهر حضور داشتند.

برخی از رهبران و فعالان مسلمان سنت های خود را اساساً در تقابل با قدرت دنیوی و اقتدار سکولار و نیز انتخاب های سیاست خارجی غرب می دانند. این برداشت منجر به استراتژی حفظ مرزها با جوامع دیگر، همراه با تمرکز بر جنایات ناشی از نفرت و دفاع از منافع مسلمانان در زمان حمله شده است. همکاری بین ادیان منتفی نیست – اما اگر ابزاری برای اهداف عدالت اجتماعی باشد ترجیح داده می شود.

من همچنین یکی از اعضای شورای بین ادیان فلاشینگ[17] هستم که به عنوان نتیجه راهپیمایی وحدت بین ادیان فلاشینگ ایجاد شد. پیاده‌روی خود بر اساس پیاده‌روی صلح بین‌ادیان آبراهام است که در سال 2004 توسط خاخام الن لیپمن و دبی آلمونتاسر به منظور ایجاد پل‌های تفاهم میان ساکنان بروکلین در محله‌های مختلف تأسیس شد. این مفهوم اقتباسی از مدل خانه باز است، با بازدید، بحث و تنقلات در عبادتگاه های مختلف در طول مسیر. در سال 2010، پیاده روی مستقر در بروکلین در محل یک مسجد پیشنهادی در خلیج شیپس هد که معترضان ضد مسلمان را به خود جلب کرده بود، پایان یافت و شرکت کنندگان در پیاده روی به جمعیت خشمگین گل اهدا کردند. فلاشینگ واک برای خدمت به منطقه کوئینز در سال 2009 آغاز شد و تا حد زیادی از بحث و جدل در امان ماند، زیرا مدل بین ادیان را با جامعه بسیار متنوع‌تر و عمدتاً آسیایی شامل بسیاری از هندوها، سیک‌ها و بودایی‌های فلاشینگ تطبیق می‌دهد. در حالی که این شورا برای راهپیمایی و سایر فعالیت‌ها به این تنوع دست یافته است، در همان زمان، شورا با مشارکت اعضای «کلیسای صلح» - کواکرها و اتحاد گرایان - ثابت مانده است.

در محله کوئینز، فلاشینگ، نیویورک همچنین محل اعتراض فلاشینگ 1657، یک سند پایه گذاری آزادی مذهبی در ایالات متحده است. در آن زمان، پیتر استیووسانت، فرماندار وقت هلند جدید، رسماً انجام همه ادیان خارج از کلیسای اصلاح‌شده هلند را ممنوع کرده بود. باپتیست ها و کویکرها به دلیل اعمال مذهبی خود در منطقه فلاشینگ دستگیر شدند. در پاسخ، گروهی از ساکنان انگلیسی گرد هم آمدند تا Remonstrance را امضا کنند، فراخوانی برای تحمل نه تنها کواکرها، بلکه «یهودیان، ترک‌ها و مصریان، زیرا آنها فرزندان آدم به حساب می‌آیند». و یک مرد انگلیسی جان باون به هلند تبعید شد، اگرچه هلندی صحبت نمی کرد. زمانی که شرکت هلندی هند غربی در کنار مخالفان قرار گرفت، سرکوب در نهایت به Stuyvesant نتیجه معکوس داد.

با گرامیداشت این میراث، در سال 2013، شورای بین ادیان فلاشینگ، Remonstrance را برای رسیدگی به سیاست های نظارتی ضد مسلمانان و ضد چپ در شهر نیویورک به روز کرد. این سند جدید که به 11 زبان محلی ترجمه شده است، مستقیماً شهردار مایکل بلومبرگ را با نارضایتی‌های مربوط به نظارت و سیاست‌های توقف و تندخو مورد خطاب قرار می‌دهد.[19] این شورا به همبستگی خود با مسلمانان ملکه که در سال 2016 هدف جنایات نفرت انگیز و حتی قتل قرار گرفته اند، ادامه می دهد. در تابستان 2016، شورا از گفتگوهای نویسندگان مسلمان و یک گروه کتابخوان حمایت کرد. پروژه پلورالیسم در هاروارد «عملکردهای امیدوارکننده» شورای بین ادیان فلاشینگ را به دلیل پیوند نوآورانه آن با میراث مهم کثرت گرایی فلاشینگ به رسمیت شناخته است.[20]

علاوه بر این دو مثال، منظر شهر نیویورک در تعامل بین ادیان شامل آژانس‌ها و برنامه‌های وابسته به سازمان ملل (مانند اتحاد تمدن‌ها، ادیان برای صلح، معبد تفاهم) و همچنین اتحادهای محلی بین عبادتگاه‌ها و حتی باشگاه‌های دانشجویی است. مهم‌تر از همه، از زمانی که در سال 1997 از برنامه‌های بین‌ادیانی الهام‌گرفته کشیش جیمز پارک مورتون در کلیسای جامع سنت جان الهی پدید آمد، مرکز بین‌ادیانی نیویورک سمینارها و آموزش‌هایی را در مورد موضوعات مختلف اجتماعی برای «روحانیون، معلمان مذهبی، رهبران غیر روحانی» ارائه کرده است. ارائه دهندگان خدمات اجتماعی، و هر کسی که نقش رهبری را برای خدمت به جوامع مذهبی خود ایفا می کند."

در شهر نیویورک، حوزه های علمیه اتحادیه و سایر حوزه های علمیه، مرکز تفاهم بین ادیان تاننباوم، بنیاد تفاهم قومی (FFEU)، مرکز تفاهم قومی، مذهبی و نژادی (CERRU) عدالت کارگری بین ادیان، و Intersections International همگی در برنامه نویسی با جامعه ایمانی تلاقی می کنند. اعضا.

تعدادی از این سازمان‌های غیردولتی علیه گسترش اسلام‌هراسی عقب‌نشینی کرده‌اند و از طرح‌های ملی مانند «شانه به شانه» حمایت کرده‌اند. اما تولید مجموعه‌های منابعی مانند همسایه من مسلمان است، یک راهنمای مطالعه هفت قسمتی که در سطح ملی توسط سرویس اجتماعی لوتری مینه‌سوتا تهیه شده است، و برنامه‌های درسی پل صلح و وحدت که توسط کلیسای جهانی وحدت‌گرای ورمونت تهیه شده است.[21] در سپتامبر 22، کلیسای جهانی یونیتاریا (UUSC) همچنین یک "رویداد همبستگی مسلمانان" را در پروژه اکشن خود که به فیلم کن برنز در مورد تلاش های وحدت گرا برای نجات مردم از دست نازی ها پیوست شد، گنجاند. پیوند ضمنی از نظر تاریخی طنین انداز بود. هنوز زود است که بدانیم چه تعداد از این منابع استفاده خواهند کرد.

علیرغم اینکه فضای پرباری که در طول فصل انتخابات 2016 ادامه دارد، به وضوح همبستگی با مسلمانان، چه سطحی و چه عمیق، در میان جوامع مذهبی وجود دارد. اما باز هم مانند برمه، مسلمانان فاقد منابع و سازماندهی و شاید اراده ای برای ایفای نقش رهبری در روابط بین ادیان هستند. سبک رهبری مسلمان هنوز عمدتاً از نوع «کاریزماتیک» است که ارتباطات شخصی ایجاد می‌کند اما ظرفیت نهادی پایدار را تفویض یا توسعه نمی‌دهد. بسیاری از همین افراد به شدت درگیر گفتگوی بین ادیان هستند، اما نمی توانند یا نمی توانند شرکت کنندگان جدیدی بیاورند. تعداد سخنرانان مسلمان خوب بسیار بیشتر از مدیران خوب برای دریافت کمک هزینه و حفظ مشارکت وجود دارد. حضور در مساجد زیاد نیست و حتی اگر هویت دینی را قویاً پذیرفته باشند، جوانان مسلمان مهاجر بویژه روش والدین خود را رد می کنند.

هویت انسانی پیچیده و چند لایه است، اما گفتمان سیاسی و مردمی در مورد نژاد، اقتصاد، مذهب و جنسیت اغلب بیش از حد ساده می شود. بودجه از روندهای مورد علاقه مردم پیروی می کند، مانند زندگی سیاه پوستان مهم است، اما همیشه مستقیماً به کسانی که مستقیماً تحت تأثیر قرار می گیرند، قدرت نمی دهد.

در سال 2008 کوسومیتا پدرسون مشاهده کرد: «مطمئناً بارزترین و مهم ترین ویژگی جنبش بین ادیان امروزی... رشد فعالیت بین ادیان در سطح محلی است. این بزرگترین تضاد با دهه های اولیه جنبش است و به نظر می رسد نشان دهنده مرحله جدیدی باشد.» این در شهر نیویورک صادق بوده است، همانطور که در بسیاری از ابتکارات محلی از 9 سپتامبر دیده می شود. برخی از تلاش‌های محلی «مرئی‌تر» از سایرین هستند. در هر صورت، این جنبه مردمی اکنون به دلیل تحریفات اجتماعی فناوری های جدید پیچیده شده است. با ظهور رسانه‌های اجتماعی، «گفت‌وگوهای» زیادی در حال حاضر به صورت آنلاین صورت می‌گیرد و میلیون‌ها غریبه در انزوا هستند. زندگی اجتماعی نیویورک اکنون به شدت رسانه ای شده است و فروش یک داستان، یک روایت، یک ادعای قدرت بخشی از اقتصاد رقابتی سرمایه داری است. (پدرسون، 11)

البته تلفن های هوشمند در برمه نیز در حال گسترش هستند. آیا پروژه‌های رسانه‌های اجتماعی مبتنی بر فیس‌بوک مانند کمپین جدید دوست من[23]، که دوستی بین برمه‌ای‌های گروه‌های قومی مختلف را جشن می‌گیرد، در ایجاد فرهنگی موفق خواهند بود که همه را به یک اندازه جشن بگیرد؟ آیا این "صلح بین ادیان" آینده است؟ یا همان طور که قبلاً اتفاق افتاده است، تلفن های همراه به سلاحی در دست اوباش که قصد خشونت را دارند، تبدیل خواهند شد؟ (بیکر، 2016، هلند 2014)

بیگانه هراسی و جابجایی جمعی یک چرخه معیوب ایجاد می کند. در حالی که جمع آوری دسته جمعی "غیرقانونی" در ایالات متحده مورد بحث قرار می گیرد و در برمه اجرا می شود، ناامنی ترویج شده توسط این گفتمان همه را تحت تاثیر قرار می دهد. چالش کنونی برای کثرت گرایی مذهبی و قومی، همراه با قربانی شدن گروه های آسیب پذیر اجتماعی، نشانه جابه جایی فرهنگی و معنوی بزرگتر مربوط به سرمایه داری جهانی است.

در سال 2000، مارک گوپین مشاهده کرد: «اگر جرات دارید یک فرهنگ مذهبی یا هر فرهنگی را به یک ساختار اقتصادی یا سیاسی کاملاً جدید، مانند دموکراسی یا بازار آزاد منتقل کنید، بدون پایین، پایین بدون بالا، یا حتی فقط وسط، مگر اینکه آماده باشید که خونریزی کنید... فرهنگ دینی فقط از بالا به پایین اجرا نمی شود. در واقع، قدرت قابل توجهی وجود دارد که پراکنده است، دقیقاً به همین دلیل است که رهبران اینقدر محدود هستند.» (گوپین، 2000، ص 211)

سپس گوپین به هشدار خود می افزاید: در آغوش گرفتن فرآیندی گسترده از تغییر. حرکت نکردن یک گروه مذهبی یا قومی بدون گروه دیگر. و هرگز با تقویت یک گروه مذهبی یا فرهنگی بر گروه دیگر، «به ویژه از طریق سرمایه گذاری مالی»، درگیری را بدتر نکنید.

متأسفانه، ایالات متحده - و همچنین جامعه بین‌المللی - دقیقاً همین کار را به عنوان بخشی از سیاست‌های خارجی برای نسل‌های زیادی انجام داده‌اند، و قطعاً در سال‌های پس از نوشتن این کلمات توسط گوپین ادامه داشته‌اند. یکی از میراث این مداخلات خارجی، بی اعتمادی عمیق است که هنوز هم بر روابط بین ادیان در نیویورک امروز تأثیر زیادی دارد، به وضوح در روابط بین سازمان های مسلمان و یهودی که مدعی نمایندگی از منافع جامعه گسترده تر هستند. ترس مسلمانان و اعراب از همکاری و حتی ادغام عمیق است. ناامنی یهودیان و نگرانی های وجودی نیز عوامل پیچیده ای هستند. و تجربه برده داری و به حاشیه راندن آمریکایی های آفریقایی تبار روز به روز بیشتر می شود. رسانه های فراگیر در اطراف ما اجازه می دهند که این موضوعات به طور طولانی مورد بحث قرار گیرد. اما همانطور که اشاره شد، ممکن است به همین راحتی دوباره آسیب وارد کند، به حاشیه رانده و سیاسی کند.

اما وقتی "بین ادیان انجام می دهیم" چه کار می کنیم؟ آیا همیشه بخشی از راه حل است، نه مشکل؟ مانا تون مشاهده کرد که در برمه، شرکت کنندگان در گفتگوی ادیان از کلمه انگلیسی "interfaith" به عنوان یک واژه امانت استفاده می کنند. آیا این نشان می‌دهد که صلح‌جویان باپتیست در برمه در حال وارد کردن و تحمیل تئوری‌های گفتگو از نگاه شرق‌گرایانه و نواستعماری مبلغان غربی هستند؟ آیا این نشان می‌دهد که رهبران برمه (یا محلی نیویورک) که از فرصت‌های صلح‌آمیز استقبال می‌کنند، فرصت‌طلب هستند؟ خیر؛ می‌توان هشدارهای گوپین را در مورد دخالت خیرخواهانه در پویایی‌های جامعه در نظر داشت، اما تبادلات انسانی خلاقانه و حیاتی را که در گفت‌وگو و زمانی که برچسب‌ها و پیش‌برداشت‌ها کنار گذاشته می‌شوند، مورد توجه قرار داد.

در واقع، در شهر نیویورک، بیشتر مشارکت میان ادیان مردمی کاملاً از نظر تئوری آزاد بوده است. ارزش تئوری ممکن است بعداً به دست بیاید، زمانی که نسل دوم برای ادامه گفت‌وگو آموزش ببینند و به مربیان جدید این امکان را می‌دهد که از پویایی گروه و تئوری‌های تغییر آگاهی بیشتری داشته باشند.

شرکا خود را به روی فرصت های جدید باز می کنند. علیرغم ماهیت تلخ تجربه من از گفتگوی یهودیان و مسلمانان در نیویورک، یکی از این شرکای گفتگو همچنان دوست بوده و اخیراً یک ائتلاف یهودی برای دفاع از حقوق مسلمانان روهینگیا در برمه تشکیل داده است. به دلیل همدلی با آوارگان و اقلیت شیطان زده، که تجربه آنها منعکس کننده کابوس یهودیان در اروپای دهه 1930 است، اتحاد یهودی نگرانی در مورد برمه (JACOB) تقریباً 20 سازمان یهودی جریان اصلی را برای دفاع از مسلمانان تحت آزار و اذیت امضا کرده است.

ممکن است با امید یا تردید عمیق با آینده جهانی شدن (و نارضایتی های آن) روبرو شویم. در هر صورت، قدرت در کار با هم برای یک هدف مشترک وجود دارد. همراه با همدردی با غریبه و سایر انسان‌های آسیب‌پذیر، شرکای مذهبی از نیهیلیسم آشکار حملات تروریستی با هدف غیرنظامیان، از جمله دسته‌هایی از همنوعانی که همیشه به طور کامل توسط جوامع مذهبی مانند مردان و زنان دگرباش جنسی پذیرفته نمی‌شوند، وحشت عمیقی دارند. . از آنجایی که جوامع مذهبی متنوع اکنون با نیاز مبرمی به بسیاری از تعدیل‌های درون‌مذهبی و سازش‌های بین «بالا» و پایین رهبری، همراه با توافق‌هایی برای اختلاف نظر و تقسیم‌بندی در مورد چنین موضوعات اجتماعی مواجه هستند، مرحله بعدی تعامل بین ادیان نوید می‌دهد بسیار پیچیده - اما با فرصت های جدید برای شفقت مشترک.

منابع

اکبر، ت. (2016، 31 اوت) مانیتور شیکاگو. برگرفته از http://chicagomonitor.com/2016/08/will-burmas-new-kofi-annan-led-commission-on-rohingya-make-a-difference/

علی، وجهات و همکاران (2011، 26 اوت) ترس گنجانده شده است مرکز پیشرفت آمریکا Retrieved from: https://www.americanprogress.org/issues/religion/report/2015/02/11/106394/fear-inc-2-0/

ASG، (2016، 8 آوریل) رهبران RFP میانمار از ژاپن، ادیان برای صلح در آسیا بازدید می کنند. http://rfp-asia.org/rfp-myanmar-religious-leaders-visit-japan-to-strengthen-partnership-on-peacebuilding-and-conciliation/#more-1541

Bo, CM and Wahid, A. (2016, 27 سپتامبر) Rejecting Religious Intolerance in Southeast Asia; مجله ی وال استریت. برگرفته از: http://www.wsj.com/articles/rejecting-religious-intolerance-in-southeast-asia-1474992874?tesla=y&mod=vocus

بیکر، نیک (2016، 5 اوت) چگونه رسانه های اجتماعی به مگافون سخنان نفرت پراکنی میانمار تبدیل شدند میانمار تایمز برگرفته از: http://www.mmtimes.com/index.php/national-news/21787-how-social-media-became-myanmar-s-hate-speech-megaphone.html

اخبار بی بی سی (2011، 30 دسامبر) مسلمانان صبحانه بین ادیان شهردار بلومبرگ را تحریم می کنند. برگرفته از: http://www.bbc.com/news/world-us-canada-16366971

Buttry، D. (2015A، 15 دسامبر) مبلغ باپتیست در یک مسجد، مجله وزارتخانه های بین المللی. برگرفته از: https://www.internationalministries.org/read/60665

باتری، دی. (2008، 8 آوریل) روح را بخوانید. ویدیو بازیابی شده از: https://www.youtube.com/watch?v=A2pUb2mVAFY

Buttry, D. 2013 Legacy of Children of Abraham from Dan's Interactive Passport Blog. برگرفته از: http://dbuttry.blogspot.com/2013/01/legacy-of-children-of-abraham.html

Buttry, D. We are the Socks 2015 Read the Spirit Books (1760)

کارلو، کی (2016، 21 ژوئیه) مجله وزارتخانه های بین المللی. برگرفته از https://www.internationalministries.org/read/62643

Carroll, PA (2015, 7 نوامبر) 7 نکته که باید درباره بحران در برمه بدانید، ماهنامه اسلامی. برگرفته از: http://theislamicmonthly.com/7-things-you-should-know-about-the-crisis-in-burma/

کارول، PA (2015) اشراف رهبری: زندگی و مبارزات پناهندگان روهینگیا در ایالات متحده، منتشر شده در شماره زمستان/بهار ماهنامه اسلامی. برگرفته از: https://table32discussion.files.wordpress.com/2014/07/islamic-monthly-rohingya.pdf

شورای روابط اسلامی آمریکا (CAIR) (شهریور 2016) حوادث مسجد برگرفته از http://www.cair.com/images/pdf/Sept_2016_Mosque_Incidents.pdf

الطاهر، نفیسه (2016، 25 سپتامبر) مسلمانان باید سیاست عادی را رد کنند. اقیانوس اطلس. برگرفته از: http://www.theatlantic.com/politics/archive/2016/09/muslim-americans-should-reject-respectability-politics/501452/

سرکشی اعتراض، جلسه فلاشینگ جامعه مذهبی دوستان. به http://flushingfriends.org/history/flushing-remonstrance/ مراجعه کنید

فریمن، جو (2015، 9 نوامبر) رأی یهودیان میانمار. تبلت. برگرفته از: http://www.tabletmag.com/scroll/194863/myanmars-jewish-vote

گوپین، مارک بین عدن و آرماگدون، آینده ادیان جهانی، خشونت و صلح آکسفورد 2000

حقوق بشر جهانی: کمک های مالی اخیر http://globalhumanrights.org/grants/recent-grants/

Holland, Hereward 2014 14 ژوئن فیس بوک در میانمار: تقویت سخنان نفرت؟ الجزیره بنگلادش برگرفته از: http://www.aljazeera.com/indepth/features/2014/06/facebook-myanmar-rohingya-amplifying-hate-speech-2014612112834290144.html

جریسون، ام. جلد 4، شماره 2، 2016 بودیسم، کفر و خشونت صفحات 119-127

برگه اطلاعات مرکز گفتگوی KAIICID تابستان 2015. http://www.kaiciid.org/file/11241/download?token=8bmqjB4_

ویدیوهای مرکز گفتگوی KAIICID در یوتیوب https://www.youtube.com/channel/UC1OLXWr_zK71qC6bv6wa8-Q/videos)

اخبار KAIICID KAIICID با شرکای خود برای بهبود روابط بودایی و مسلمانان در میانمار همکاری می کند. http://www.kaiciid.org/news-events/news/kaiciid-cooperates-partners-improve-buddhist-muslim-relations-myanmar

همراهان KAIICID www.kaiciid.org/file/3801/download?token=Xqr5IcIb

صفحات «دیالوگ» و «منشا» انجمن بودایی کوه لینگ جیو. برگرفته از: http://www.093ljm.org/index.asp?catid=136

و "دانشگاه ادیان جهان" http://www.093ljm.org/index.asp?catid=155

جانسون، وی (2016، 15 سپتامبر) روند صلح میانمار، سبک سوچی. انتشارات USIP مؤسسه صلح ایالات متحده (USIP). برگرفته از: http://www.usip.org/publications/2016/09/15/qa-myanmar-s-peace-process-suu-kyi-style

مرکز تحقیقات جادسون 2016، 5 ژوئیه گفتگوی پردیس آغاز می شود. برگرفته از: http://judsonresearch.center/category/news-activities/

Mizzima News (2015، 4 ژوئن) مجلس ادیان جهان به سه راهب پیشرو میانمار جایزه می دهد. برگرفته از: http://www.mizzima.com/news-international/parliament-world%E2%80%99s-religions-awards-three-myanmar%E2%80%99s-leading-monks

مجاهد، عبدالمالک (2016، 6 آوریل) وزیر امور مذهبی جهان برمه برای نادیده گرفتن هافینگتون پست بسیار جدی است. http://www.huffingtonpost.com/abdul-malik-mujahid/words-of-burmas-religious_b_9619896.html

مجاهد، عبدالملک (2011، نوامبر) چرا گفتگوی ادیان؟ هفته جهانی هماهنگی بین ادیان برگرفته از: http://worldinterfaithharmonyweek.com/wp-content/uploads/2010/11/abdul_malik_mujahid.pdf

ماینت، ام. (2016، 25 اوت) ANP خواستار لغو کمیسیون دولتی آراکان به رهبری کوفی عنان شد. Irrawaddy. برگرفته از: http://www.irrawaddy.com/burma/anp-demands-cancellation-of-kofi-annan-led-arakan-state-commission.html

پروژه بنیاد جامعه باز برمه 2014-2017. dcleaks.com/wp-content/uploads/…/برمه-پروژه-revised-2014-2017-strategy.pdf

وبلاگ پارلمان ادیان جهان 2013، 18 جولای.

وبلاگ پارلمان 2015، 1 ژوئیه جوایز پارلمان سه راهب. https://parliamentofreligions.org/content/parliament-world%E2%80%99s-religions-awards-three-burma%E2%80%99s-leading-monks-norway%E2%80%99s-nobel-institute

پدرسون، کوسومیتا پی. (ژوئن 2008) وضعیت جنبش بین مذهبی: یک ارزیابی ناقص، پارلمان ادیان جهان. برگرفته از: https://parliamentofreligions.org/sites/default/files/www.parliamentofreligions.org__includes_FCKcontent_File_State_of_the_Interreligious_Movement_Report_June_2008.pdf

پروژه پلورالیسم (2012) گزارش خلاصه مطالعه زیرساخت بین ادیان. برگرفته از: http://pluralism.org/interfaith/report/

پراشاد، پرم کالوین (2013، 13 دسامبر) تاکتیک‌های اعتراضی جدید NYPD را هدف می‌گیرد، کوئینز تایمز لجر. http://www.timesledger.com/stories/2013/50/flushingremonstrance_bt_2013_12_13_q.html

ادیان برای صلح آسیا: بیانیه ها: بیانیه پاریس نوامبر 2015. http://rfp-asia.org/statements/statements-from-rfp-international/rfp-iyc-2015-paris-statement/

گزارش سالانه بنیاد شالوم. برگرفته از: http://nyeinfoundationmyanmar.org/Annual-Report)

Stassen, G. (1998) فقط صلح طلبی; مطبوعات زائر. همچنین به خلاصه مراجعه کنید: http://www.ldausa.org/lda/wp-content/uploads/2012/01/Ten-Practices-for-Just-Peacemaking-by-Stassen.pdf

گزارش سالانه USCIRF 2016، فصل برمه. www.uscirf.gov/sites/default/files/USCIRF_AR_2016_Burma.pdf

یونیسف میانمار 2015، مرکز رسانه ای 21 اکتبر. برگرفته از: http://www.unicef.org/myanmar/media_24789.html

Win, TL (2015، 31 دسامبر) اکنون زنان در روند صلح میانمار در میانمار کجا هستند؟ اکنون میانمار Retrieved from:  http://www.myanmar-now.org/news/i/?id=39992fb7-e466-4d26-9eac-1d08c44299b5

Worldwatch Monitor 2016، 25 مه آزادی مذهب یکی از بزرگترین چالش های میانمار است. https://www.worldwatchmonitor.org/2016/05/4479490/

یادداشت

[1] به مراجع Ali, W. (2011) برای Fear Inc. 2.0 مراجعه کنید www.americanprogress.org

[2] www.BurmaTaskForce.org

[3] https://en.wikipedia.org/wiki/Adoniram_Judson

[4] به وب سایت حوزه علمیه http://www.pkts.org/activities.html مراجعه کنید

[5] به http;//www.acommonword.org مراجعه کنید

[6] به ورودی وبلاگ 1 آوریل 2011 مراجعه کنید http://dbuttry.blogspot.com/2011/04/from-undisclosed-place-and-time-2.html

[7] www.mbcnewyork.org

[8] به گزارش سالانه بنیاد شالوم مراجعه کنید

[9] به http://rfp-asia.org/ مراجعه کنید

[10] به مراجع RFP برای بیانیه پاریس مراجعه کنید. برای پیوند به تمام فعالیت های جوانان RFP به http://www.religionsforpeace.org/ مراجعه کنید

[11] "گفتگوها" http://www.093ljm.org/index.asp?catid=136

[12] به عنوان مثال، پاکستان: http://www.gflp.org/WeekofDialogue/Pakistan.html

[13] www.mwr.org.tw و http://www.gflp.org/ را ببینید.

[14] KAIICID Video Documentation https://www.youtube.com/channel/UC1OLXWr_zK71qC6bv6wa8-Q/videos)

[15] www.nydis.org

[16] بی بی سی 30 دسامبر 2011

[17] https://flushinginterfaithcouncil.wordpress.com/

[18] http://flushingfriends.org/history/flushing-remonstrance/

[19] http://www.timesledger.com/stories/2013/50/flushingremonstrance_bt_2013_12_13_q.html

[20] مطالعه زیرساخت بین ادیان http://pluralism.org/interfaith/report/

[21] http://www.shouldertoshouldercampaign.org/

[22] http://www.peaceandunitybridge.org/programs/curricula/

[23] به https://www.facebook.com/myfriendcampaign/ مراجعه کنید

اشتراک گذاری

مقالات مرتبط

ادیان در ایگبولند: تنوع، ارتباط و تعلق

دین یکی از پدیده های اجتماعی-اقتصادی است که تأثیرات غیرقابل انکاری بر بشریت در هر جای دنیا دارد. به همان اندازه که مقدس به نظر می رسد، دین نه تنها برای درک وجود هر جمعیت بومی مهم است، بلکه در زمینه های بین قومی و توسعه ای نیز مرتبط است. شواهد تاریخی و قوم‌نگاری درباره مظاهر و نام‌گذاری‌های مختلف پدیده دین فراوان است. ملت ایگبو در جنوب نیجریه، در دو سوی رودخانه نیجر، یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های فرهنگی کارآفرین سیاه‌پوست در آفریقا است، با شور مذهبی بی‌گمان که بر توسعه پایدار و تعاملات بین قومیتی در مرزهای سنتی آن دلالت دارد. اما چشم انداز مذهبی ایگبولند دائما در حال تغییر است. تا سال 1840، دین(های) غالب ایگبو بومی یا سنتی بود. کمتر از دو دهه بعد، زمانی که فعالیت مبلغان مسیحی در این منطقه آغاز شد، نیروی جدیدی آزاد شد که در نهایت منظره مذهبی بومی منطقه را دوباره پیکربندی کرد. مسیحیت رشد کرد تا سلطه این دومی را کوچک کند. قبل از صدمین سالگرد مسیحیت در ایگبولند، اسلام و دیگر مذاهب کمتر سلطه گر برای رقابت با ادیان بومی ایگبو و مسیحیت به وجود آمدند. این مقاله تنوع مذهبی و ارتباط عملکردی آن با توسعه هماهنگ در ایگبولند را دنبال می‌کند. داده های خود را از آثار منتشر شده، مصاحبه ها و مصنوعات می گیرد. این استدلال می‌کند که با ظهور مذاهب جدید، چشم‌انداز مذهبی ایگبو به تنوع و/یا سازگاری، یا برای فراگیری یا انحصار در میان ادیان موجود و در حال ظهور، برای بقای ایگبو ادامه خواهد داد.

اشتراک گذاری

گرویدن به اسلام و ناسیونالیسم قومی در مالزی

این مقاله بخشی از یک پروژه تحقیقاتی بزرگتر است که بر ظهور ناسیونالیسم قومی مالایی و برتری در مالزی تمرکز دارد. در حالی که ظهور ناسیونالیسم قومی مالایی را می توان به عوامل مختلفی نسبت داد، این مقاله به طور خاص بر قانون تغییر مذهب اسلامی در مالزی و اینکه آیا این احساس برتری قومی مالایی را تقویت کرده است یا خیر، تمرکز دارد. مالزی کشوری چند قومیتی و مذهبی است که در سال 1957 استقلال خود را از بریتانیا به دست آورد. مالایی ها به عنوان بزرگترین گروه قومی همواره دین اسلام را بخشی از هویت خود می دانند که آنها را از سایر اقوام که در دوران استعمار بریتانیا به کشور آورده شده اند جدا می کند. در حالی که اسلام دین رسمی است، قانون اساسی به سایر ادیان اجازه می دهد تا توسط مالزیایی های غیرمالایی، یعنی چینی ها و هندی ها، به صورت مسالمت آمیز انجام شوند. با این حال، قانون اسلامی که بر ازدواج مسلمانان در مالزی حاکم است، مقرر کرده است که غیر مسلمانان در صورت تمایل به ازدواج با مسلمانان باید به اسلام گرویدند. در این مقاله، من استدلال می کنم که قانون تغییر اسلام به عنوان ابزاری برای تقویت احساسات ملی گرایی قومی مالایی در مالزی استفاده شده است. داده های اولیه بر اساس مصاحبه با مسلمانان مالایی که با غیرمالایی ها ازدواج کرده اند جمع آوری شد. نتایج نشان داده است که اکثر مصاحبه شوندگان مالایی، گرویدن به اسلام را آن گونه که دین اسلام و قوانین ایالتی لازم است، ضروری می دانند. علاوه بر این، آنها همچنین دلیلی برای مخالفت غیرمالایی‌ها با گرویدن به اسلام نمی‌بینند، زیرا پس از ازدواج، فرزندان به طور خودکار طبق قانون اساسی، که دارای موقعیت و امتیازات نیز می‌باشد، مالایی محسوب می‌شوند. دیدگاه‌های غیرمالایی‌هایی که به اسلام گرویده‌اند بر اساس مصاحبه‌های ثانویه است که توسط دانشمندان دیگر انجام شده است. از آنجایی که مسلمان بودن با مالایی بودن همراه است، بسیاری از غیرمالایی‌هایی که تغییر مذهب داده‌اند احساس هویت مذهبی و قومیتی خود را از دست داده‌اند و برای پذیرش فرهنگ قومیتی مالایی احساس فشار می‌کنند. در حالی که تغییر قانون تبدیل ممکن است دشوار باشد، گفتگوهای باز بین ادیان در مدارس و بخش های دولتی ممکن است اولین گام برای مقابله با این مشکل باشد.

اشتراک گذاری