عدالت برای دبورا یاکوبو: یک دانشجوی زن کالج توسط یک گروه مسلمان در سوکوتو، نیجریه لینچ شده است.

دبورا یاکوبو
نیجریه تو را شکست داد، دبورا یاکوبو. بقیه دنیا ساکت نخواهند بود. کسانی که دیروز در کالج آموزش و پرورش Shehu Shagari سوکوتو، جایی که شما برای خدمت به نیجریه به عنوان یک مربی تحصیل می کردید، سنگسارتان کردند و جسد شما را سوزاندند، باید به دست عدالت سپرده شوند. 

در این حادثه ما از بی طرفی و سکوت خودداری می کنیم. 

بدترین جنایت علیه یک شخص در برابر چشمان ما اتفاق افتاده است و بسیاری از آن اطلاعی ندارند. آنهایی که شنیده اند یا گیج هستند یا ساکتند. نه سکوت همدستی است. ما نمی توانیم این را بپذیریم و طوری وانمود کنیم که انگار هیچ اتفاقی در نیجریه رخ نداده است. اخبار مربوط به این لینچ باید باعث خشم جهانی شود و ما باید در خیابان ها اعتراض کنیم و برای دبورا یاکوبو عدالت طلب کنیم.

پر از خشم، ما ایجاد کردیم صفحه فیس بوک برای هماهنگ کردن فعالیت‌ها و بسیج بین‌المللی به افتخار خانم دبورا یاکوبو، دانشجوی 200 رشته اقتصاد خانگی که توسط افراط‌گرایان مسلمان در کالج آموزش و پرورش Shehu Shagari، سوکوتو، نیجریه، سنگسار شد و به شهادت رسید. از همه دعوت می کنیم تا در این تلاش شرکت کنند. اطلاعاتی را که در مورد قتل وحشتناک دبورا یاکوبو دارید در این مورد به اشتراک بگذارید صفحه فیس بوک و با ارسال شمع های روشن مجازی حمایت خود را نشان دهید. این یک وضعیت در حال تحول است و ما آماده ایم تا مطمئن شویم که مرگ دبورا یاکوبو هرگز بیهوده نخواهد بود. #عدالتفردبورهیاکوبو  
دبورا یاکوبو ۲

خانم دبورا یاکوبو، یک بانوی مسیحی که دانشجوی مقطع کارشناسی در کالج آموزش و پرورش Shehu Shagari در سوکوتو نیجریه بود، ابتدا سنگسار شد و سپس توسط افراط گرایان مسلمان سوزانده شد تا اینکه خاکستر شد. گناه او این است: او می خواست به جای بحث در مورد حضرت محمد و اسلام، بر تکالیف مدرسه (گروهی) خود تمرکز کند. برخی از همکلاسی های مسلمانش اظهار نظر او در گروه واتس اپ را توهین به حضرت محمد تلقی کردند. و همین بود. او توسط گروهی از دانشجویان مسلمان افراطی شکار و سوزانده شد. ویدئوهای آخرین لحظه او در حال تبدیل شدن به خاکستر آزاردهنده است و ما آن ها را به اشتراک نمی گذاریم تا او و روح لطیفش را گرامی بداریم. ما عمیقاً تحت تأثیر این حادثه وحشیانه هستیم. 

اشتراک گذاری

مقالات مرتبط

ادیان در ایگبولند: تنوع، ارتباط و تعلق

دین یکی از پدیده های اجتماعی-اقتصادی است که تأثیرات غیرقابل انکاری بر بشریت در هر جای دنیا دارد. به همان اندازه که مقدس به نظر می رسد، دین نه تنها برای درک وجود هر جمعیت بومی مهم است، بلکه در زمینه های بین قومی و توسعه ای نیز مرتبط است. شواهد تاریخی و قوم‌نگاری درباره مظاهر و نام‌گذاری‌های مختلف پدیده دین فراوان است. ملت ایگبو در جنوب نیجریه، در دو سوی رودخانه نیجر، یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های فرهنگی کارآفرین سیاه‌پوست در آفریقا است، با شور مذهبی بی‌گمان که بر توسعه پایدار و تعاملات بین قومیتی در مرزهای سنتی آن دلالت دارد. اما چشم انداز مذهبی ایگبولند دائما در حال تغییر است. تا سال 1840، دین(های) غالب ایگبو بومی یا سنتی بود. کمتر از دو دهه بعد، زمانی که فعالیت مبلغان مسیحی در این منطقه آغاز شد، نیروی جدیدی آزاد شد که در نهایت منظره مذهبی بومی منطقه را دوباره پیکربندی کرد. مسیحیت رشد کرد تا سلطه این دومی را کوچک کند. قبل از صدمین سالگرد مسیحیت در ایگبولند، اسلام و دیگر مذاهب کمتر سلطه گر برای رقابت با ادیان بومی ایگبو و مسیحیت به وجود آمدند. این مقاله تنوع مذهبی و ارتباط عملکردی آن با توسعه هماهنگ در ایگبولند را دنبال می‌کند. داده های خود را از آثار منتشر شده، مصاحبه ها و مصنوعات می گیرد. این استدلال می‌کند که با ظهور مذاهب جدید، چشم‌انداز مذهبی ایگبو به تنوع و/یا سازگاری، یا برای فراگیری یا انحصار در میان ادیان موجود و در حال ظهور، برای بقای ایگبو ادامه خواهد داد.

اشتراک گذاری

گرویدن به اسلام و ناسیونالیسم قومی در مالزی

این مقاله بخشی از یک پروژه تحقیقاتی بزرگتر است که بر ظهور ناسیونالیسم قومی مالایی و برتری در مالزی تمرکز دارد. در حالی که ظهور ناسیونالیسم قومی مالایی را می توان به عوامل مختلفی نسبت داد، این مقاله به طور خاص بر قانون تغییر مذهب اسلامی در مالزی و اینکه آیا این احساس برتری قومی مالایی را تقویت کرده است یا خیر، تمرکز دارد. مالزی کشوری چند قومیتی و مذهبی است که در سال 1957 استقلال خود را از بریتانیا به دست آورد. مالایی ها به عنوان بزرگترین گروه قومی همواره دین اسلام را بخشی از هویت خود می دانند که آنها را از سایر اقوام که در دوران استعمار بریتانیا به کشور آورده شده اند جدا می کند. در حالی که اسلام دین رسمی است، قانون اساسی به سایر ادیان اجازه می دهد تا توسط مالزیایی های غیرمالایی، یعنی چینی ها و هندی ها، به صورت مسالمت آمیز انجام شوند. با این حال، قانون اسلامی که بر ازدواج مسلمانان در مالزی حاکم است، مقرر کرده است که غیر مسلمانان در صورت تمایل به ازدواج با مسلمانان باید به اسلام گرویدند. در این مقاله، من استدلال می کنم که قانون تغییر اسلام به عنوان ابزاری برای تقویت احساسات ملی گرایی قومی مالایی در مالزی استفاده شده است. داده های اولیه بر اساس مصاحبه با مسلمانان مالایی که با غیرمالایی ها ازدواج کرده اند جمع آوری شد. نتایج نشان داده است که اکثر مصاحبه شوندگان مالایی، گرویدن به اسلام را آن گونه که دین اسلام و قوانین ایالتی لازم است، ضروری می دانند. علاوه بر این، آنها همچنین دلیلی برای مخالفت غیرمالایی‌ها با گرویدن به اسلام نمی‌بینند، زیرا پس از ازدواج، فرزندان به طور خودکار طبق قانون اساسی، که دارای موقعیت و امتیازات نیز می‌باشد، مالایی محسوب می‌شوند. دیدگاه‌های غیرمالایی‌هایی که به اسلام گرویده‌اند بر اساس مصاحبه‌های ثانویه است که توسط دانشمندان دیگر انجام شده است. از آنجایی که مسلمان بودن با مالایی بودن همراه است، بسیاری از غیرمالایی‌هایی که تغییر مذهب داده‌اند احساس هویت مذهبی و قومیتی خود را از دست داده‌اند و برای پذیرش فرهنگ قومیتی مالایی احساس فشار می‌کنند. در حالی که تغییر قانون تبدیل ممکن است دشوار باشد، گفتگوهای باز بین ادیان در مدارس و بخش های دولتی ممکن است اولین گام برای مقابله با این مشکل باشد.

اشتراک گذاری