باورهای ما
مأموریت و رویکرد ICERMediation به کار بر این باور اساسی استوار است که استفاده از میانجیگری و گفتگو در پیشگیری، مدیریت و حل و فصل منازعات قومی-مذهبی، قومی، نژادی و مذهبی در کشورهای سراسر جهان کلید ایجاد صلح پایدار است.
در زیر مجموعه ای از باورها در مورد جهانی است که کار ICERMediation بر اساس آن تنظیم شده است.
- در هر جامعه ای که مردم از وجود خود محروم هستند، تعارض اجتناب ناپذیر است حقوق اساسی بشراز جمله حقوق بقا، نمایندگی دولتی، آزادی های فرهنگی و مذهبی و نیز برابری؛ از جمله امنیت، عزت و معاشرت. تضاد همچنین زمانی رخ می دهد که عمل یک دولت مغایر با منافع قومی یا مذهبی یک مردم تلقی شود و سیاست دولت به نفع یک گروه خاص مغرضانه باشد.
- ناتوانی در یافتن راه حل برای تعارضات قومی-مذهبی پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، امنیتی، توسعه ای، بهداشتی و روانی خواهد داشت.
- درگیری های قومی-مذهبی پتانسیل بالایی برای انحطاط به خشونت قبیله ای، قتل عام، جنگ های قومی و مذهبی، و نسل کشی دارند.
- از آنجایی که درگیریهای قومی و مذهبی پیامدهای ویرانگری دارند و با علم به اینکه دولتهای متاثر و ذینفع در تلاش برای مدیریت آنها هستند، مطالعه و درک راهبردهای پیشگیرانه، مدیریتی و حلوفصلی که قبلا اتخاذ شده و محدودیتهای آنها بسیار مهم است.
- واکنشهای مختلف دولتها به درگیریهای قومی-مذهبی موقتی، ناکارآمد و گاه سازمانیافته نبوده است.
- دلیل عمده نادیده گرفته شدن نارضایتی های قومی-مذهبی و عدم انجام اقدامات پیشگیرانه زودهنگام، فوری و کافی ممکن است به دلیل نگرش سهل انگارانه ای باشد که اغلب در برخی کشورها به آن توجه می شود، بلکه به دلیل ناآگاهی از وجود این نارضایتی ها است. در مراحل اولیه و در سطوح محلی.
- کمبود و عملکرد کافی وجود دارد سیستم های هشدار اولیه درگیری (CEWS), یا مکانیسم هشدار و واکنش زودهنگام درگیری (CEWARM)، یا شبکههای نظارت بر درگیری (CMN) در سطوح محلی از یک طرف، و فقدان متخصصان سیستمهای هشدار زودهنگام درگیری که به دقت با شایستگیها و مهارتهای ویژه آموزش دیدهاند و آنها را قادر میسازد با دقت گوش دهند. و از سوی دیگر نسبت به علائم و صداهای زمانه هوشیار شوند.
- تحلیل کافی درگیریهای قومی-مذهبی با تمرکز بر گروههای قومی، قبیلهای و مذهبی درگیر در منازعه، منشأ، علل، پیامدها، عوامل درگیر، اشکال و مکانهای وقوع این درگیریها، به منظور اجتناب از تجویز بسیار ضروری است. درمان های اشتباه
- نیاز مبرمی به تغییر پارادایم در توسعه سیاست هایی وجود دارد که با هدف مدیریت، حل و فصل و جلوگیری از تعارضات با مسائل و مولفه های قومی-مذهبی انجام می شود. این تغییر پارادایم را می توان از دو منظر توضیح داد: اول، از سیاست قصاص به عدالت ترمیمی، و دوم، از سیاست قهری به میانجیگری و گفتگو. ما بر این باوریم که «هویتهای قومی و مذهبی که اکنون مقصر بسیاری از ناآرامیها در جهان هستند، میتوانند در واقع به عنوان داراییهای ارزشمند در حمایت از ثبات و همزیستی مسالمتآمیز مورد استفاده قرار گیرند. کسانی که مسئول چنین خونریزیهایی هستند و کسانی که از دست آنها رنج میبرند، از جمله همه افراد جامعه، نیازمند فضای امنی هستند که در آن داستانهای یکدیگر را بشنوند و با راهنمایی بیاموزند که بار دیگر همدیگر را انسان ببینند.»
- با توجه به تنوع فرهنگی و وابستگی های مذهبی در برخی کشورها، میانجیگری و گفتگو می تواند وسیله ای منحصر به فرد برای تحکیم صلح، درک متقابل، شناخت متقابل، توسعه و وحدت باشد.
- استفاده از میانجیگری و گفتگو برای حل منازعات قومی-مذهبی، پتانسیل ایجاد صلح پایدار را دارد.
- آموزش میانجیگری قومی-مذهبی به شرکتکنندگان کمک میکند تا مهارتهایی را در زمینه حل و فصل مناقشه و فعالیتهای نظارت، هشدار اولیه و ابتکارات پیشگیری از بحران کسب و توسعه دهند: شناسایی درگیریهای قومی مذهبی بالقوه و قریبالوقوع، تجزیه و تحلیل درگیریها و دادهها، ارزیابی یا حمایت از خطر، گزارشدهی، شناسایی پروژه های واکنش سریع (RRPs) و مکانیسم های واکنش برای اقدام فوری و فوری که به جلوگیری از درگیری یا کاهش خطر تشدید کمک می کند.
- تصور، توسعه و ایجاد یک برنامه آموزشی صلح و سازوکارهایی برای پیشگیری و حل منازعات قومی-مذهبی از طریق میانجیگری و گفتگو به تقویت همزیستی مسالمت آمیز بین، بین و درون گروه های فرهنگی، قومی، نژادی و مذهبی کمک خواهد کرد.
- میانجیگری فرآیندی غیر جناحی برای کشف و حل و فصل علل زمینهای درگیریها، و راهاندازی راههای جدیدی است که همکاری و زندگی مشترک صلحآمیز پایدار را تضمین میکند. در میانجیگری، میانجی که در رویکرد خود بی طرف و بی طرف است، به طرفین درگیر کمک می کند تا به طور منطقی برای حل تعارض خود به راه حلی برسند.
- بیشتر درگیری ها در کشورهای سراسر جهان منشأ قومی، نژادی یا مذهبی دارند. آنهایی که تصور می شود سیاسی هستند غالباً دارای جریان پنهان قومی، نژادی یا مذهبی هستند. تجارب نشان داده است که طرفین این درگیریها معمولاً نسبت به هر مداخلهای که مستعد تأثیرپذیری از هر یک از طرفین باشد، سطحی از بی اعتمادی نشان میدهند. بنابراین، میانجیگری حرفهای به لطف اصول بیطرفی، بیطرفی و استقلال، به روشی قابل اعتماد تبدیل میشود که میتواند اعتماد طرفهای متخاصم را جلب کند و به تدریج آنها را به سمت ساخت یک اطلاعات مشترک هدایت کند که فرآیند و همکاریهای طرفین را هدایت کند. .
- وقتی طرفین درگیری نویسندگان و سازنده های کلیدی راه حل های خود باشند، به نتایج مشورت خود احترام می گذارند. وقتی راه حل هایی بر هیچ یک از طرفین تحمیل می شود و یا مجبور به پذیرش آن می شوند، اینگونه نیست.
- حل منازعات از طریق میانجیگری و گفتگو با جامعه بیگانه نیست. این روش های حل تعارض همیشه در جوامع باستانی مورد استفاده قرار می گرفته است. بنابراین، مأموریت ما بهعنوان میانجیهای قومی-مذهبی و تسهیلکننده گفتوگو شامل احیای مجدد و احیای آن چیزی است که همیشه وجود داشته است.
- کشورهایی که در آن درگیریهای قومی-مذهبی رخ میدهد، بخش جداییناپذیر جهان را تشکیل میدهند، و هر آنچه بر آنها تأثیر میگذارد، به نوعی بر بقیه جهان نیز تأثیر میگذارد. همچنین، تجربه آنها از صلح به ثبات صلح جهانی کمک می کند و بالعکس.
- بدون ایجاد یک محیط صلح آمیز و بدون خشونت عملاً بهبود رشد اقتصادی غیرممکن خواهد بود. به طور ضمنی، سرمایهگذاریهای ثروتآفرین در یک محیط خشونتآمیز یک اتلاف ساده است.
مجموعه باورهای فوق در میان بسیاری دیگر همچنان به ما الهام میبخشد تا میانجیگری و گفتوگوی قومی-مذهبی را به عنوان مکانیسمهای مناسب حل تعارض برای ارتقای همزیستی مسالمتآمیز و صلح پایدار در کشورهای سراسر جهان انتخاب کنیم.