نیاز به ارزیابی تعارض در مورد منطقه مقدس اورشلیم

معرفی

در داخل مرزهای بسیار مورد مناقشه اسرائیل، منطقه مقدس اورشلیم (SEJ) قرار دارد.[1] خانه کوه معبد/ پناهگاه نجیب، SEJ مکانی است که مدتهاست توسط یهودیان، مسلمانان و مسیحیان مقدس تلقی می شود. این قطعه زمین مورد مناقشه، در مرکز شهر، و دارای اهمیت مذهبی، تاریخی و باستان شناسی باستانی است. بیش از دو هزار سال است که مردم در این سرزمین زندگی کرده اند، فتح کرده اند و زیارت کرده اند تا صدای دعا و ایمان خود را برسانند.

کنترل SEJ بر هویت، امنیت و اشتیاق معنوی تعداد زیادی از مردم تأثیر می گذارد. این موضوع اصلی درگیری های اسرائیل-فلسطین و اسرائیل-عربی است که به بی ثباتی منطقه ای و جهانی کمک می کند. تا به امروز، مذاکره‌کنندگان و صلح‌جویان بالقوه نتوانسته‌اند مولفه SEJ درگیری را به‌عنوان مناقشه بر سر سرزمین مقدس بپذیرند.

ارزیابی درگیری SEJ باید انجام شود تا امکانات و موانع برقراری صلح در اورشلیم روشن شود. این ارزیابی شامل دیدگاه‌های رهبران سیاسی، رهبران مذهبی، عموم مردم و اعضای سکولار جامعه می‌شود. با روشن کردن موضوعات اصلی ملموس و ناملموس، ارزیابی تعارض SEJ بینش ها و توصیه هایی را برای سیاست گذاران ارائه می دهد و مهمتر از همه، پایه ای برای مذاکرات آینده فراهم می کند.

نیاز به ارزیابی تعارض میانجی ها

با وجود چندین دهه تلاش، مذاکرات برای یک توافق صلح جامع برای حل مناقشه اسرائیل و فلسطین شکست خورده است. با دیدگاه‌های هابزی و هانتینگتونی در مورد دین، مذاکره‌کنندگان و میانجی‌گران اولیه درگیر در فرآیندهای صلح تاکنون نتوانسته‌اند به طور مناسب به مؤلفه سرزمین مقدس منازعه بپردازند.[2] ارزیابی تعارض میانجی‌ها برای تعیین اینکه آیا امکاناتی برای ایجاد راه‌حل‌هایی برای مسائل ملموس SEJ، در زمینه‌های مقدس آن‌ها وجود دارد یا خیر، مورد نیاز است. در میان یافته‌های این ارزیابی می‌توان به تعیین امکان‌پذیری دعوت از رهبران مذهبی، رهبران سیاسی، متدین و سکولارها برای شرکت در مذاکرات مشورتی با هدف ایجاد هم‌آمیزی مدنی اشاره کرد - وضعیتی که منازعین با هم پیوند می‌خورند، علی‌رغم ادامه داشتن عقاید متفاوت. ، با درگیر شدن عمیق در مسائل ریشه ای درگیری های خود.

اورشلیم به عنوان مسئله بن بست

اگرچه برای میانجی‌های مناقشات پیچیده معمول است که با دستیابی به توافقات آزمایشی در مورد موضوعات کم‌مشکل، حرکتی برای دستیابی به توافقات در مورد موضوعات به ظاهر حل‌ناپذیر ایجاد کنند، به نظر می‌رسد مسائل SEJ مانع از توافق بر سر یک توافق صلح جامع برای مناقشه اسرائیل و فلسطین می‌شود. بنابراین، SEJ باید در اوایل مذاکرات به طور کامل مورد توجه قرار گیرد تا توافق پایان درگیری ممکن شود. راه‌حل‌های مربوط به مسائل SEJ ممکن است به نوبه خود راه‌حل‌هایی را برای سایر اجزای درگیری اطلاع‌رسانی کرده و بر آن تأثیر بگذارد.

بیشتر تحلیل‌ها درباره شکست مذاکرات کمپ دیوید در سال 2000 شامل ناتوانی مذاکره‌کنندگان در برخورد مؤثر با موضوعات مرتبط با SEJ است. مذاکره کننده دنیس راس پیشنهاد می کند که عدم پیش بینی این مسائل به شکست مذاکرات کمپ دیوید که توسط پرزیدنت کلینتون دعوت شده بود کمک کرد. راس بدون آمادگی، گزینه هایی را در گرماگرم مذاکرات ایجاد کرد که نه برای نخست وزیر باراک و نه رئیس عرفات قابل قبول نبود. راس و همکارانش همچنین دریافتند که عرفات نمی تواند بدون حمایت جهان عرب به هیچ توافقی در مورد SEJ متعهد شود.[3]

در واقع، ایهود باراک، نخست وزیر اسرائیل، بعداً در توضیح مواضع کمپ دیوید اسرائیل به رئیس جمهور جورج دبلیو بوش، گفت: «کوه معبد مهد تاریخ یهود است و هیچ راهی وجود ندارد که سندی را امضا کنم که حاکمیت بر کوه معبد را منتقل کند. به فلسطینی ها برای اسرائیل، این خیانت به مقدسات است.»[4] سخنان جدایی عرفات خطاب به پرزیدنت کلینتون در پایان مذاکرات نیز به همین ترتیب قطعی بود: «برای اینکه به من بگویید باید اعتراف کنم که معبدی زیر مسجد وجود دارد؟ من هرگز این کار را نخواهم کرد.»[5] در سال 2000، حسنی مبارک، رئیس جمهور وقت مصر، هشدار داد: "هر گونه مصالحه بر سر بیت المقدس باعث می شود منطقه به گونه ای منفجر شود که قابل کنترل نباشد و تروریسم دوباره افزایش یابد."[6] این رهبران سکولار اطلاعاتی در مورد قدرت نمادین منطقه مقدس اورشلیم برای مردم خود داشتند. اما آنها فاقد اطلاعات لازم برای درک پیامدهای پیشنهادها بودند و مهمتر از همه، فاقد صلاحیت تفسیر احکام دینی به نفع صلح بودند. علمای دین، رهبران دینی و مؤمنان ساده نیاز به تکیه بر مقامات دینی برای حمایت در این بحث‌ها را درک می‌کردند. اگر قبل از مذاکرات، ارزیابی تضاد، چنین افرادی را شناسایی می‌کرد و زمینه‌های آماده برای مذاکره و همچنین مواردی را که باید از آنها اجتناب کرد، روشن می‌شد، ممکن بود مذاکره‌کنندگان فضای تصمیم‌گیری را افزایش داده بودند تا در آن مانور دهند.

پروفسور روث لاپیدوت در جریان مذاکرات کمپ دیوید پیشنهادی تخیلی ارائه کرد: «راه حل او برای مناقشه کوه معبد، تقسیم حاکمیت بر سایت به اجزای عملکردی مانند فیزیکی و معنوی بود. بنابراین یکی از طرفین ممکن است به حاکمیت فیزیکی بر کوه، از جمله حقوقی مانند کنترل دسترسی یا پلیس، دست یابد، در حالی که دیگری حاکمیت معنوی را به دست آورد که شامل حقوق تعیین نماز و مناسک است. بهتر از آن، از آنجایی که امر معنوی از این دو مورد مناقشه تر بود، پروفسور لاپیدوت پیشنهاد کرد که طرفین اختلاف با فرمولی موافقت کنند که حاکمیت معنوی بر کوه معبد را به خدا نسبت می دهد.[7] امید این بود که با گنجاندن دین و حاکمیت در چنین ساختاری، مذاکره کنندگان بتوانند در مورد مسائل ملموس مربوط به مسئولیت، اختیار و حقوق، سازش هایی بیابند. با این حال، همانطور که هاسنر بیان می کند، حاکمیت خدا پیامدهای بسیار واقعی در یک فضای مقدس دارد.[8]به عنوان مثال، کدام گروه‌ها می‌توانند کجا و چه زمانی دعا کنند. در نتیجه، پیشنهاد ناکافی بود.

ترس و بدبینی از دین به بن بست کمک می کند

بیشتر مذاکره‌کنندگان و میانجی‌گران به‌درستی از مؤلفه سرزمین مقدس درگیری درگیر نشده‌اند. به نظر می رسد که آنها از هابز درس گرفته اند و معتقدند که رهبران سیاسی باید قدرتی را که مؤمنان به خدا می دهند تصاحب کنند و از آن برای ارتقای ثبات استفاده کنند. رهبران سکولار غربی نیز به نظر می‌رسند که تحت تأثیر مدرنیته هانتینگتونی قرار دارند و از غیرمنطقی بودن دین می‌ترسند. آنها تمایل دارند دین را به یکی از دو روش ساده انگارانه نگاه کنند. دین یا خصوصی است، بنابراین باید از بحث سیاسی جدا بماند، یا چنان در زندگی روزمره جا افتاده باشد که به عنوان یک شور غیرمنطقی عمل کند که مذاکرات را کاملاً از مسیر خارج کند.[9] در واقع، در چندین کنفرانس،[10] اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها با این مفهوم بازی می‌کنند و پیشنهاد می‌کنند که نامگذاری هر یک از اجزای درگیری به‌عنوان دین محور، حل‌ناپذیر بودن آن را تضمین می‌کند و حل و فصل را غیرممکن می‌کند.

و با این حال، تلاش ها برای مذاکره برای یک توافق صلح جامع، بدون مشارکت طرفداران مذهبی و رهبران آنها، شکست خورده است. صلح گریزان باقی می ماند، منطقه بی ثبات باقی می ماند، و پیروان مذهبی افراطی همچنان به تهدید و ارتکاب اعمال خشونت آمیز در تلاش برای تضمین کنترل SEJ برای گروه خود ادامه می دهند.

به نظر می رسد که اعتقاد به بدبینی هابز و مدرنیته هانتینگتون، رهبران سکولار را نسبت به نیاز به تعامل با متدین، در نظر گرفتن عقاید آنها و بهره برداری از قدرت های سیاسی رهبران مذهبی خود کور می کند. اما حتی هابز احتمالاً از مشارکت دادن رهبران مذهبی در جستجوی راه حل برای مسائل ملموس SEJ حمایت می کرد. او می دانست که بدون کمک روحانیون، مؤمنان تسلیم قطعنامه های مربوط به مسائل سرزمین مقدس نمی شوند. بدون کمک و کمک روحانیون، مؤمنان بیش از حد نگران «ترس از نامرئی» و تأثیر بر جاودانگی در زندگی پس از مرگ خواهند بود.[11]

با توجه به اینکه دین احتمالاً در آینده قابل پیش‌بینی نیرویی قدرتمند در خاورمیانه خواهد بود، رهبران سکولار باید در نظر بگیرند که چگونه رهبران مذهبی و معتقدان را در جستجوی حل مسائل مربوط به اورشلیم به عنوان بخشی از تلاش‌ها برای پایان جامع و کامل درگیر کنند. -توافق تعارض

با این حال، ارزیابی تضاد توسط یک تیم میانجی حرفه‌ای برای تشخیص مسائل محسوس و ناملموس SEJ که نیاز به مذاکره دارند، و مشارکت رهبران مذهبی که ممکن است نیاز به کمک به ایجاد راه‌حل‌ها و ایجاد زمینه برای قابل قبول کردن آن راه‌حل‌ها داشته باشند، انجام نشده است. به طرفداران ایمان برای انجام این کار، تجزیه و تحلیل تضاد فشرده از موضوعات، پویایی ها، ذینفعان، تعارضات اعتقادی و گزینه های فعلی در مورد Esplanade مقدس اورشلیم مورد نیاز است.

میانجی‌گران سیاست عمومی به طور معمول ارزیابی‌های تعارض را برای ارائه تحلیل‌های عمیق از اختلافات پیچیده انجام می‌دهند. تجزیه و تحلیل آماده سازی برای مذاکرات فشرده است و با شناسایی ادعاهای مشروع هر یک از طرفین مستقل از طرف دیگر و توصیف آن ادعاها بدون قضاوت از فرآیند مذاکره پشتیبانی می کند. مصاحبه‌های عمیق با سهامداران کلیدی، دیدگاه‌های متفاوتی را به سطح می‌آورد، که سپس در گزارشی ترکیب می‌شود که به شکل‌گیری وضعیت کلی در قالب‌هایی که برای همه طرف‌های منازعه قابل درک و معتبر است کمک می‌کند.

ارزیابی SEJ، طرف‌هایی را که ادعایی نسبت به SEJ دارند شناسایی می‌کند، روایت‌های مربوط به SEJ و مسائل کلیدی آنها را شرح می‌دهد. مصاحبه با رهبران سیاسی و مذهبی، روحانیون، دانشگاهیان و پیروان مذاهب یهودی، مسلمان و مسیحی، درک متفاوتی از مسائل و پویایی های مرتبط با SEJ به دست می دهد. این ارزیابی مسائل را در زمینه تفاوت های اعتقادی ارزیابی می کند، اما نه تعارضات الهیات گسترده.

SEJ تمرکز ملموسی را برای آشکار کردن تفاوت‌های اعتقادی از طریق موضوعاتی مانند کنترل، حاکمیت، امنیت، دسترسی، دعا، اضافات و نگهداری سازه‌ها و فعالیت‌های باستان‌شناسی فراهم می‌کند. درک بیشتر از این مسائل ممکن است مسائل واقعی مورد اختلاف و شاید فرصت‌هایی برای حل‌وفصل را روشن کند.

عدم درک مداوم مؤلفه‌های مذهبی درگیری و تأثیر آنها بر درگیری کلی اسرائیل و فلسطین تنها منجر به شکست مداوم در دستیابی به صلح خواهد شد، همانطور که با فروپاشی روند صلح کری، و خشونت و خشونت قابل پیش‌بینی به‌راحتی نتیجه می‌شود. بی ثباتی که در پی آن رخ داد.

انجام ارزیابی تعارض میانجی ها

گروه ارزیابی تعارض SEJ (SEJ CAG) شامل یک تیم میانجی و یک شورای مشورتی است. تیم میانجی‌گری متشکل از میانجی‌های باتجربه با پیشینه‌های مذهبی، سیاسی و فرهنگی مختلف است که به عنوان مصاحبه‌کننده خدمت می‌کنند و در طیف وسیعی از فعالیت‌ها از جمله شناسایی مصاحبه‌شوندگان، بررسی پروتکل مصاحبه، بحث در مورد یافته‌های اولیه، و نوشتن و بررسی پیش‌نویس‌ها کمک خواهند کرد. گزارش ارزیابی این شورای مشورتی شامل متخصصان اساسی در زمینه دین، علوم سیاسی، درگیری خاورمیانه، اورشلیم و SEJ خواهد بود. آنها در تمام فعالیت ها از جمله مشاوره به تیم میانجی در تجزیه و تحلیل نتایج مصاحبه ها کمک خواهند کرد.

گردآوری پیشینه تحقیق

ارزیابی با تحقیقات عمیق برای شناسایی و جداسازی بسیاری از دیدگاه‌های بالقوه موجود در SEJ آغاز می‌شود. این تحقیق منجر به اطلاعات پس‌زمینه‌ای برای تیم و نقطه شروعی برای یافتن افرادی می‌شود که می‌توانند به شناسایی مصاحبه‌شوندگان اولیه کمک کنند.

شناسایی مصاحبه شوندگان

تیم میانجی‌گری با افرادی که توسط SEJ CAG از تحقیقات خود شناسایی شده‌اند، ملاقات خواهد کرد که از آنها خواسته می‌شود فهرست اولیه مصاحبه‌شوندگان را شناسایی کنند. این احتمالاً شامل رهبران رسمی و غیررسمی در ادیان مسلمان، مسیحی و یهودی، دانشگاهیان، دانشمندان، کارشناسان، سیاستمداران، دیپلمات‌ها، مردم عادی، عموم مردم و رسانه‌ها می‌شود. از هر مصاحبه شونده خواسته می شود که افراد دیگری را توصیه کند. حدود 200 تا 250 مصاحبه انجام خواهد شد.

آماده سازی پروتکل مصاحبه

بر اساس تحقیقات پیشینه، تجربه ارزیابی گذشته، و توصیه های تیم مشاور، SEJ CAG یک پروتکل مصاحبه آماده می کند. این پروتکل به عنوان نقطه شروع عمل می کند و سؤالات در طول مصاحبه ها برای دسترسی مؤثرتر به عمیق ترین درک مصاحبه شوندگان از مسائل و پویایی SEJ اصلاح می شوند. سوالات بر روایت هر مصاحبه شونده، از جمله معنای SEJ، مسائل کلیدی و اجزای ادعاهای گروه های آنها، ایده هایی در مورد حل و فصل ادعاهای متضاد SEJ، و حساسیت های مربوط به ادعاهای دیگران تمرکز می کنند.

انجام مصاحبه

اعضای تیم میانجی با افراد در سراسر جهان مصاحبه‌های رودررو انجام می‌دهند، زیرا گروه‌هایی از مصاحبه‌شوندگان در مکان‌های خاصی شناسایی می‌شوند. زمانی که مصاحبه حضوری امکان پذیر نباشد، از ویدئو کنفرانس استفاده می کنند.

اعضای تیم میانجی از پروتکل مصاحبه آماده شده به عنوان راهنما استفاده می کنند و مصاحبه شونده را تشویق می کنند تا داستان و درک خود را ارائه دهد. پرسش‌ها می‌توانند به‌عنوان راهنما عمل کنند تا اطمینان حاصل شود که مصاحبه‌شوندگان درکی از آنچه می‌دانند به اندازه کافی برای پرسیدن به دست می‌آورند. علاوه بر این، با تشویق مردم به گفتن داستان‌هایشان، تیم میانجی چیزهای زیادی در مورد چیزهایی که نمی‌دانستند بپرسند، یاد می‌گیرند. سوالات در طول فرآیند مصاحبه پیچیده تر می شوند. اعضای تیم میانجی مصاحبه‌ها را با زودباوری مثبت انجام می‌دهند، به این معنی که تمام آنچه گفته می‌شود و بدون قضاوت می‌پذیرد. اطلاعات ارائه شده نسبت به اطلاعات ارائه شده در بین مصاحبه شوندگان در تلاش برای شناسایی موضوعات مشترک و همچنین دیدگاه ها و ایده های منحصر به فرد ارزیابی می شود.

SEJ CAG با استفاده از اطلاعات جمع‌آوری‌شده در طول مصاحبه‌ها، هر موضوع ملموس را در چارچوب مجزای احکام و دیدگاه‌های هر دین، و همچنین نحوه تأثیرگذاری آن دیدگاه‌ها از وجود و باورهای دیگران، تحلیل می‌کند.

در طول دوره مصاحبه، SEJ CAG در تماس منظم و مکرر برای بررسی سوالات، مشکلات و ناسازگاری های درک شده خواهد بود. اعضا یافته‌ها را بررسی می‌کنند، زیرا تیم میانجی مسائل اعتقادی را که در حال حاضر در پشت مواضع سیاسی پنهان مانده‌اند و مسائل مربوط به SEJ را به‌عنوان یک درگیری عمیقاً حل‌ناپذیر به تصویر می‌کشند، تجزیه و تحلیل می‌کنند.

تهیه گزارش ارزیابی

نوشتن گزارش

چالش در نوشتن یک گزارش ارزیابی، ترکیب مقادیر زیادی از اطلاعات در چارچوبی قابل فهم و طنین انداز از تعارض است. این امر مستلزم درک مطالعه شده و دقیق از تعارض، پویایی قدرت، تئوری و عمل مذاکره، و همچنین صراحت و کنجکاوی است که میانجی‌ها را قادر می‌سازد تا درباره جهان‌بینی‌های جایگزین بیاموزند و دیدگاه‌های متنوعی را به طور همزمان در ذهن داشته باشند.

همانطور که تیم میانجی مصاحبه ها را انجام می دهد، موضوعات احتمالاً در طول بحث های SEJ CAG ظاهر می شوند. اینها در طول مصاحبه های بعدی آزمایش می شوند و در نتیجه اصلاح می شوند. شورای مشورتی پیش نویس مضامین را در کنار یادداشت های مصاحبه نیز بررسی خواهد کرد تا اطمینان حاصل شود که همه موضوعات به طور کامل و دقیق مورد توجه قرار گرفته اند.

تشریح گزارش

این گزارش شامل عناصری مانند: مقدمه; مروری بر درگیری؛ بحث در مورد دینامیک اصلی فهرست و شرح اشخاص ذینفع کلیدی؛ شرحی از روایت، پویایی، معانی و وعده‌های SEJ مبتنی بر ایمان هر طرف. ترس ها، امیدها و احتمالات هر یک از طرفین در مورد آینده SEJ. خلاصه ای از همه مسائل؛ و مشاهدات و پیشنهادات بر اساس یافته های ارزیابی. هدف این است که روایت‌های ایمانی در رابطه با مسائل ملموس SEJ برای هر دینی که با پیروان طنین‌انداز می‌شود، آماده شود و به سیاست‌گذاران درک انتقادی از باورها، انتظارات و همپوشانی‌های گروه‌های مذهبی ارائه دهد.

بررسی شورای مشورتی

شورای مشورتی چندین پیش نویس گزارش را بررسی خواهد کرد. از اعضای خاص خواسته می شود تا بررسی عمیق و نظرات خود را در مورد بخش هایی از گزارش ارائه دهند که مستقیماً به تخصص آنها مربوط می شود. پس از به دست آوردن این نظرات، نویسنده گزارش ارزیابی اصلی، در صورت نیاز، آنها را پیگیری می کند تا از درک روشنی از اصلاحات پیشنهادی اطمینان حاصل کند و پیش نویس گزارش را بر اساس آن نظرات تجدید نظر کند.

بررسی مصاحبه شونده

پس از اینکه نظرات شورای مشورتی در پیش نویس گزارش ادغام شد، بخش های مربوطه از پیش نویس گزارش برای هر مصاحبه شونده برای بررسی ارسال می شود. نظرات، اصلاحات و توضیحات آنها به تیم میانجی ارسال خواهد شد. سپس اعضای تیم هر بخش را بازبینی می‌کنند و در صورت لزوم با مصاحبه‌شوندگان خاص از طریق تلفن یا ویدئو کنفرانس پیگیری می‌کنند.

گزارش نهایی ارزیابی تعارض

پس از بررسی نهایی توسط شورای مشورتی و تیم میانجی، گزارش ارزیابی تعارض تکمیل خواهد شد.

نتیجه

اگر مدرنیته دین را از بین نبرده است، اگر انسان ها همچنان «ترس از نامرئی» دارند، اگر رهبران مذهبی انگیزه سیاسی دارند، و اگر سیاستمداران از دین برای مقاصد سیاسی سوء استفاده می کنند، پس مطمئناً ارزیابی تضاد از منطقه مقدس اورشلیم لازم است. این گامی ضروری به سوی مذاکرات صلح موفق است، زیرا مسائل و منافع سیاسی ملموس را در میان باورها و اعمال مذهبی از بین می برد. در نهایت، می‌تواند به ایده‌ها و راه‌حل‌هایی برای درگیری منجر شود که قبلا تصور نشده بود.

منابع

[1] گرابار، اولگ و بنجامین زی کیدار. بهشت و زمین به هم می رسند: Esplanade مقدس اورشلیم، (انتشارات Yad Ben-Zvi، انتشارات دانشگاه تگزاس، 2009)، 2.

[2] ران هاسنر، جنگ در زمینه های مقدس، (ایتاکا: انتشارات دانشگاه کورنل، 2009)، 70-71.

[3] راس، دنیس. صلح گمشده. (نیویورک: فارار، استراوس و ژیرو، 2004).

[4] مناهم کلاین، مشکل اورشلیم: مبارزه برای وضعیت دائمی، (گینزویل: انتشارات دانشگاه فلوریدا، 2003)، 80.

[5] کورتیوس، مری. «مکان مقدس در میان موانع صلح خاورمیانه مهم است. مذهب: بسیاری از اختلافات اسرائیل و فلسطین به محوطه ای به مساحت 36 جریب در اورشلیم منتهی می شود.» (لس آنجلس تایمز، 5 سپتامبر 2000). A1.

[6] لحود، لامیا. مبارک: سازش اورشلیم به معنای خشونت است.جروزالم پست، 13 اوت 2000)، 2.

[7] «مکالمات با تاریخ: ران ای. هاسنر،» (کالیفرنیا: مؤسسه مطالعات بین‌المللی، رویدادهای دانشگاه کالیفرنیا برکلی، 15 فوریه 2011)، https://www.youtube.com/watch?v=cIb9iJf6DA8.

[8] هاسنر، جنگ در زمینه های مقدس، 86 - 87.

[9] همان، XX.

[10]"دین و مناقشه اسرائیل و فلسطین" (مرکز بین المللی وودرو ویلسون برای محققان، 28 سپتامبر 2013),، http://www.wilsoncenter.org/event/religion-and-the-israel-palestinian-conflict. تافت.

[11] نگرتو، گابریل ال. لویاتان هابز. قدرت مقاومت ناپذیر یک خدای فانی، Analisi e diritto 2001، (Torino: 2002)، http://www.giuri.unige.it/intro/dipist/digita/filo/testi/analisi_2001/8negretto.pdf.

[12] شر، گیلاد. فقط فراتر از دسترس: مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین: 1999-2001، (تل آویو: Miskal–Yedioth Books and Chemed Books، 2001)، 209.

[13] هاسنر، جنگ در زمینه های مقدس.

این مقاله در اولین کنفرانس بین‌المللی سالانه مرکز بین‌المللی میانجیگری قومی-مذهبی در مورد حل و فصل منازعات قومی و مذهبی و ایجاد صلح که در شهر نیویورک، ایالات متحده آمریکا در تاریخ 1 اکتبر 1 برگزار شد، ارائه شد.

عنوان: "نیاز به ارزیابی تعارض در مورد میدان مقدس اورشلیم"

ارائه کننده: سوزان ال. پودزیبا، میانجی سیاست، بنیانگذار و مدیر پادزیبا پالیسی میانجیگری، بروکلین، ماساچوست.

انجمن: Elayne E. Greenberg، Ph.D.، استاد رویه حقوقی، دستیار رئیس برنامه های حل اختلاف، و مدیر مرکز حل اختلاف هیو ال. کری، دانشکده حقوق دانشگاه سنت جان، نیویورک.

اشتراک گذاری

مقالات مرتبط

ادیان در ایگبولند: تنوع، ارتباط و تعلق

دین یکی از پدیده های اجتماعی-اقتصادی است که تأثیرات غیرقابل انکاری بر بشریت در هر جای دنیا دارد. به همان اندازه که مقدس به نظر می رسد، دین نه تنها برای درک وجود هر جمعیت بومی مهم است، بلکه در زمینه های بین قومی و توسعه ای نیز مرتبط است. شواهد تاریخی و قوم‌نگاری درباره مظاهر و نام‌گذاری‌های مختلف پدیده دین فراوان است. ملت ایگبو در جنوب نیجریه، در دو سوی رودخانه نیجر، یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های فرهنگی کارآفرین سیاه‌پوست در آفریقا است، با شور مذهبی بی‌گمان که بر توسعه پایدار و تعاملات بین قومیتی در مرزهای سنتی آن دلالت دارد. اما چشم انداز مذهبی ایگبولند دائما در حال تغییر است. تا سال 1840، دین(های) غالب ایگبو بومی یا سنتی بود. کمتر از دو دهه بعد، زمانی که فعالیت مبلغان مسیحی در این منطقه آغاز شد، نیروی جدیدی آزاد شد که در نهایت منظره مذهبی بومی منطقه را دوباره پیکربندی کرد. مسیحیت رشد کرد تا سلطه این دومی را کوچک کند. قبل از صدمین سالگرد مسیحیت در ایگبولند، اسلام و دیگر مذاهب کمتر سلطه گر برای رقابت با ادیان بومی ایگبو و مسیحیت به وجود آمدند. این مقاله تنوع مذهبی و ارتباط عملکردی آن با توسعه هماهنگ در ایگبولند را دنبال می‌کند. داده های خود را از آثار منتشر شده، مصاحبه ها و مصنوعات می گیرد. این استدلال می‌کند که با ظهور مذاهب جدید، چشم‌انداز مذهبی ایگبو به تنوع و/یا سازگاری، یا برای فراگیری یا انحصار در میان ادیان موجود و در حال ظهور، برای بقای ایگبو ادامه خواهد داد.

اشتراک گذاری

آیا چندین حقیقت می توانند به طور همزمان وجود داشته باشند؟ در اینجا آمده است که چگونه یک انتقاد در مجلس نمایندگان می تواند راه را برای بحث های سخت اما انتقادی در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین از دیدگاه های مختلف هموار کند.

این وبلاگ با اذعان به دیدگاه‌های مختلف به درگیری اسرائیل و فلسطین می‌پردازد. این مقاله با بررسی انتقادات نماینده رشیده طالب آغاز می‌شود، و سپس گفتگوهای رو به رشد میان جوامع مختلف - در سطح محلی، ملی و جهانی - را در نظر می‌گیرد که شکافی را که در اطراف وجود دارد برجسته می‌کند. این وضعیت بسیار پیچیده است و شامل مسائل متعددی مانند اختلاف بین مذاهب و قومیت‌های مختلف، برخورد نامتناسب با نمایندگان مجلس در فرآیند انضباطی اتاق، و یک درگیری عمیق بین نسلی است. پیچیدگی‌های محکومیت طلیب و تأثیر لرزه‌ای که بر بسیاری از افراد گذاشته است، بررسی وقایع بین اسرائیل و فلسطین را حیاتی‌تر می‌کند. به نظر می رسد همه پاسخ های درستی دارند، اما هیچ کس نمی تواند موافق باشد. چرا باید اینجوری باشه؟

اشتراک گذاری

گرویدن به اسلام و ناسیونالیسم قومی در مالزی

این مقاله بخشی از یک پروژه تحقیقاتی بزرگتر است که بر ظهور ناسیونالیسم قومی مالایی و برتری در مالزی تمرکز دارد. در حالی که ظهور ناسیونالیسم قومی مالایی را می توان به عوامل مختلفی نسبت داد، این مقاله به طور خاص بر قانون تغییر مذهب اسلامی در مالزی و اینکه آیا این احساس برتری قومی مالایی را تقویت کرده است یا خیر، تمرکز دارد. مالزی کشوری چند قومیتی و مذهبی است که در سال 1957 استقلال خود را از بریتانیا به دست آورد. مالایی ها به عنوان بزرگترین گروه قومی همواره دین اسلام را بخشی از هویت خود می دانند که آنها را از سایر اقوام که در دوران استعمار بریتانیا به کشور آورده شده اند جدا می کند. در حالی که اسلام دین رسمی است، قانون اساسی به سایر ادیان اجازه می دهد تا توسط مالزیایی های غیرمالایی، یعنی چینی ها و هندی ها، به صورت مسالمت آمیز انجام شوند. با این حال، قانون اسلامی که بر ازدواج مسلمانان در مالزی حاکم است، مقرر کرده است که غیر مسلمانان در صورت تمایل به ازدواج با مسلمانان باید به اسلام گرویدند. در این مقاله، من استدلال می کنم که قانون تغییر اسلام به عنوان ابزاری برای تقویت احساسات ملی گرایی قومی مالایی در مالزی استفاده شده است. داده های اولیه بر اساس مصاحبه با مسلمانان مالایی که با غیرمالایی ها ازدواج کرده اند جمع آوری شد. نتایج نشان داده است که اکثر مصاحبه شوندگان مالایی، گرویدن به اسلام را آن گونه که دین اسلام و قوانین ایالتی لازم است، ضروری می دانند. علاوه بر این، آنها همچنین دلیلی برای مخالفت غیرمالایی‌ها با گرویدن به اسلام نمی‌بینند، زیرا پس از ازدواج، فرزندان به طور خودکار طبق قانون اساسی، که دارای موقعیت و امتیازات نیز می‌باشد، مالایی محسوب می‌شوند. دیدگاه‌های غیرمالایی‌هایی که به اسلام گرویده‌اند بر اساس مصاحبه‌های ثانویه است که توسط دانشمندان دیگر انجام شده است. از آنجایی که مسلمان بودن با مالایی بودن همراه است، بسیاری از غیرمالایی‌هایی که تغییر مذهب داده‌اند احساس هویت مذهبی و قومیتی خود را از دست داده‌اند و برای پذیرش فرهنگ قومیتی مالایی احساس فشار می‌کنند. در حالی که تغییر قانون تبدیل ممکن است دشوار باشد، گفتگوهای باز بین ادیان در مدارس و بخش های دولتی ممکن است اولین گام برای مقابله با این مشکل باشد.

اشتراک گذاری